جوان کردستانی با استفاده از موتور سیکلت شهرهای ایران را می گردد.

به گزارش بارانی خبر، مردم به بهانه های مختلف در ایام سال به گردش می پردازند تعدادی با خودرو شخصی و جمعی هم با استفاده از وسیله نقلیه عمومی به گردش می پردازند اما افراد متفاوتی هستند برای گردش از دوچرخه و موتور سیکلت استفاده می کنند. «کورش علیزاده» جوان ۲۹ ساله اهل روستای غیبی سور دیواندره است گردش با موتور سیکلت را مدتهاست شروع کرده است وی در پایتخت به طراحی تاسیسات ساختمان مشغول و در رشته کامپیوتر تحصیل کرده است. علیزاده سفر نوروزی خود را به سمت جنوب با موتور سیکلت شروع کرده گفت و گویی کردپرس را با این جوان در ادامه می خوانید.

سفرهایت بر مبنای چه هدفی است؟

این ماجرا برمیگردد به دوران بچگی من که همیشه آرزوی این را داشتم که جهانگرد شوم می‌خواستم تا چهل سالگی کار کنم و پولامو جمع کنم تا برم سفر بعد به توصیه یکی از دوستان از سفرهای یکی دو روزه شروع کردم.

هدفم از سفر در کل آشنایی با فرهنگ های متفاوت مردم دنیا است و در طول این مسافرت ها خودم رو بیشتر بشناسم. دوست داشتم اول از ایران شروع کنم. و همین کار را هم کردم می‌خواهم ایران را خوب بگردم بعد سفرهای خارجه را شروع کنم.

پارسال با کمپین حمایت از موسیقی همکاری داشتم و از موسیقی محلی جاهایی که رفتم فیلم تهیه می‌کردم و امسال با تیمی از دوستانم مشغول جمع آوری داستان های محلی در هر استان هستیم. که بعد بتوانیم اینا را ثبت کنیم.

متاسفانه به علت ورود تکنولوژی خیلی از بخش های فرهنگ ما در حال نابود شدن است از جمله قصه گویی که جا داره از رضا مسعودی عزیز بابت حمایتهاش تشکر کنم.

در هر سفر چقدر هزینه داری؟

چون با موتور سیکلت سفر می‌کنم خوشبختانه هزینه سفر هام خیلی کمه و با روزی ۳۵تا ۴۰ هزار تومان سفر می‌کنم و در سفرهام سعی می‌کنم که بیشتر کمپ بزنم تا برم هتل و مسافر خانه البته مردم ایران خوشبختانه خیلی مهمان واز هستند و برای اقامت و امنیت تا حالا هیچ مشکلی نداشتم.

آیا امکان دارد در سفر هم کار کرد و پول در آورد؟

امسال کار در سفر را شروع کردم . بعد گذراندن یک دوره کوتاه آموزش چرم در سفرهایم کیف و جاکارتی و دستبند چرمی درست می‌کنم و می‌فروشم و از این طریق بخشی از هزینه سفرم جبران می‌شود. البته من کار چرم را فقط در سفر انجام می‌دهم.

بیشتر به چه مناطقی سفر می‌کنید؟

به همه جاذبه های توریستی ایران علاقه دارم ولی بیشتر هدفم مردم شناسی هست و فرقی ندارد کجای ایران باشد. کویر، جنگل، کوه و ….. اینها هرکدام به یک نوع جاذبه خودش رادارد. سعی می‌کنم ایران را خوب بگردم ‌و بعدش سفرهای خارجیم را شروع کنم.

تنهای سفری می کنی؟

من بیشتر تنهایی سفر می‌کنم ولی بعضی وقت‌ها هم با دوستانم سفر می‌کنم. در سفر گروهی هماهنگی با گروه خیلی مهمه بعضی مواقع باید از خواسته های خودت چشم پوشی کنی تا گروه اذیت نشود. و البته تو سفر های گروهی خیالت از بابت امنیت و خرابی موتور راحته چون دوستات هستن که کمکت کنن.

ولی شخصا سفر تنهایی رو ترجیح میدم چون هرجا میخوام میرم و هرجا می‌خوام توقف می‌کنم البته در مورد بحث امنیت و خرابی موتور همیشه یکم دلهره دارم ولی خوشبختانه تا الان مشکلی برام پیش نیامده.

در سفرهایت چه اطلاعاتی را جمع آوری می کنی؟

سعی می‌کنم با فرهنگ اونجایی که می‌روم بیشتر آشنا شوم و از رسم و رسومات گرفته تا نوع ادویه و غذا برایم دارای جذابیت است.

برای این مساله هم سعی می‌کنم با محلی ها دوست شوم و چند شب را خانه اشان بگذرانم تا بهتر با فرهنگ آنجا آشنا شوم.

مثلا در خوزستان الان مهمان یک خانواده عرب هستم(آقای حمدانی) که از طریق اینستا گرام باهم آشنا شدیم و من را دعوت کرد و منم دعوتشان را قبول کردم.

تصور کنید اگه من هتل یا مسافر خانه می‌رفتم چه جوری می‌تونستم با فرهنگ عربها آشنا شوم.

چند مدته سفر را شروع کردی و به کجاها رفته ای؟

حدود یک سال و نیمه دارم با موتور سیکلت ایرانگردی می‌کنم و حدود ۴۰٫۰۰۰ کیلومتر مسافت را طی کرده ام. قم، اصفهان، یزد، کرمان، سیستان و بلوچستان، بندرعباس، قشم، هرمز، شیراز، مازندران، گیلان، کردستان. قسمتی از اردبیل و آذربایجان غربی و الان هم در خوزستان هستم در طول این ماه برنامه بوشهر هم در پیش رو دارم.

اگر ازدواج کنی باز هم به سفرهایت ادامه خواهی داد؟

والا فعلا که اصلا قصد ازدواج ندارم و سعی میکنم با کسی ازدواج کنم که اهل سفر باشه اگر متاهل شوم در نظر دارم یک ماشین ون بخرم و با آن خانوادگی به سفر بروم.

آیا سفر کردن یک تفریحه؟

سفر کردن علمه، باید یاد بگیری چه جوری سفر کنی قبلنا فکر می‌کردم اگه یه شمال میروم باید یک میلیون تومان برای دو روز با خودم ببرم. من بعد از این سفرهام تازه دارم یاد می‌گیرم که چه جوری سفر کنم.

چه جوری با دیگران ارتباط برقرار کنم و چه جوری هزینه هایم را مدیریت کنم.

سفر کردن برای من تفریح نیست یک جور طریق خودشناسیه و یک سبک زندگیه، به حرف دیگران توجه نکنید که مثلا فلان جا نروید مردمش فلان جور هستن خودتان بروید و ببینید.

توصیه میکنم که تنهایی سفر کنید تا خودتون را محک بزنید و خودتان را بیشتر بشناسید.یکم اولش سخته ولی زود عادت می‌کنید. سفر کردن دید شما را به اندازه جاهایی که رفتید وسعت می‌دهد.

مردمی که ازت استقبال می‌کنند بیشتر چه چیزهای می پرسند؟

در برخورد با مردم همیشه فکر میکنند که خارجی هستم. وقتی شروع به فارسی صحبت کردن می‌کنم خیلی تعجب می‌کنند. همیشه میپرسند سفر با موتور سخت نیست؟؟ نمیترسی؟؟ چرا ماشین نمیگیری؟؟؟ و…

من هم همیشه به سوالاتشان این جوری جواب میدم. چرا سخته ولی وقتی عاشق سفر باشی پیاده هم باشه سفر می‌کنید. سفر با موتور خیلی فرق دارد لذتش بیشتر ولی سختی های خودش را هم دارد.

وقتی تو ماشین هستم انگار در یک جعبه آهنی حبس شدم و نمیزارد همه جا را ببینم اما رو موتور آزادی با طبیعت در تماسی و تو باید خودت را با طبیعت هم سو کنی مثلا اگه سرد شود بخاری نداری باید لباس گرم بپوشی یا با پیچ های جاده تو هم باید بپیچی وقتی باران میاد خیس می‌شوی همیشه حواست به جاده است وقتی از کنار یه مزرعه رد می‌شوید بوی آنجا را حس می‌کنید.

این‌ها چیزهای هست که فقط با موتور و دوچرخه قابله حس کردن هستن نه با ماشین…

در سفرهایت از کردستان حرف می‌زنی؟

همیشه از کردستان حرف می‌زنم من تهران زندگی می‌کنم ولی هیچ وقت نمی‌گم از تهران میام همیشه گفتم که از کردستان شهرستان دیواندره هستم.

بدون اغراق باید بگم که دید مردم نسبت به کردها خیلی خوبه کرد ها را انسان‌هایی صادق و مهمانواز میشناسند و من هم همیشه سعی کردم که گوشه ای از دیدنی های کردستان را به کسایی که علاقه دارند معرفی کنم.

مثلا تو همین سفرم عکس‌هایی از کردستان و جاهایی که رفتم چاپ کردم که به کسایی که باهاشان آشنا می‌شوم یادگاری می‌دهم.

مردم چه مناطقی بیشتر برخود صمیمی تری دارند و مهمان نوازترند؟

همیشه مردم شهرهای کوچک خیلی صمیمی تر هستند و زود تر بهت اعتماد میکنند. چون مردم شهرهای کوچک غرق در زندگی شهری نشدن، مثل شهرهای بزرگ نیستن که همسایه از همسایه خبر ندارد.

حالا فرقی ندارد این شهر کوچک در شمال ایران باشد یا جنوب….

در رانندگی با موتور باید چطور رانندگی کرد تا از گردش لذت برد؟

در مورد نحوه رانندگی باید بگویم که کل لذت موتور سواری به این است با سرعت ۸۰ – ۹۰ تا رانندگی کنی و از منظره لذت ببری و در اکثر مواقع من با همین سرعت رانندگی می‌کنم.

موتور اجازه ورود به آزاد راه را نداره و همیشه باید از جاده قدیم های موجود تردد کنم که در بعضی مواقع باید مسیر بیشتری را طی کنم. البته همیشه جاده های قدیم زیباتر هستن و حس و حال خودش را دارد.

نکته ای که باید بگویم در مورد مسافرت با موتور اینه که لوازم ایمنی خیلی مهم هستن لباس موتور سواری، کلاه ایمنی، دستکش مخصوص و…. حتما باید رعایت شود تا اگر خدایی نکرده اتفاقی افتاد کمترین آسیب را ببینید.

در مورد امنیت خدا را شکر همه جای ایران امن هست منتها باید یک سری چیزها را رعایت کنید. مثلا در ورودی هر شهر از محلی ها و پلیس سوال می‌کنم که کجا میتوانم چادر بزنم؟؟

سعی میکنم در طول شب رانندگی نکنم و خیلی چیزهای دیگر همان‌طور که گفتم من تا به حال هیچ مشکلی نداشتم.

گفت و گو از هیوا محمدپور/کردپرس

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات بنویسد بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد