- بارانی خبر
- خبرنگار: هیوا محمدپور
- گروه خبری : خبر, فرهنگ و هنر
- تاریخ انتشار : 22 دی 1392, 15:51:52
تئاتر کردستان قدرت جهانی شدن را دارد
نبود استادانی با تحصیلات عالی در زمینه تئاتر ، مشکلات فعالان این عرصه در دیواندره را افزون کرده است.
دیواندره – هیوا محمد پور: این روزها وقتی حرف از تئاتر به میان می آید ، از نام کردستان نمی توان صرف نظر کرد. هرچند فعالان عرصه تئاتر کردستان از کمبود امکانات و فضا برای اجرای نمایش به ویژه در شهرستانها گلایه مندند اما این استان توانسته است در عرصه کشوری و جهانی چهره های را معرفی کند .
یکی از این چهره ها زاهد سبحانی هنر جوی تئاتر شهرستان دیواندره و فارغ تحصیل رشته صنایع از ارومیه است او در گفتگو با همشهری اظهار می کند: درسال های نه چندان دوربادیدن نمایش هایی که برروی صحنه کوچک خودمانی دراین شهرستان به اجرا درمی امد علاقه مندی ام نسبت به این هنر والا پیدا شد وبا اشتیاقی که درخود احساس کردم دل به دریا زدم وبه تئاتر روی اوردم.
وی ادامه می دهد : بابازی در اولین نمایش (هوار)به کارگردانی استاد عزیزم محمد سلیم کریمی علاقه مندیم نسبت به این هنر دو چندان شد وبا گرفتن عنوان(بازیگری دوم) درنمایش(هرمزو کمان )با نویسنده گی علیرضا حنیفی وکارگردانی دوست گرامی حسین مرادی در جشنواره داخلی شهرستان عزمم راجزم کردم تااین هنرراحرفه ای تردنبال کنم واین پنجره ای شدکه در نمایش روباه حیله گر (ریوی فیله باز)به نویسنده گی وکار گردانی استاد فریدون حامدی نقشی به یاد ماندنی را ایفا کنم واز ان به بعد در نمایش های (سربه ازای سرنیزه-توالت –زندگی وخوشبختی یرای هیچ-پیر-کمدی اکتشافات–مکافات سرجوخه و…..)حضور یافتم.
مشکلات تئاتر دیواندره
این هنرمند می گوید : دراردیبهشت سال گذشته تئاترکشور به عنوان یکی از هنرمندان برتراستان معرفی شدم و با ایفای نقش در نمایش های طنز برنامه های تلویزیونی شبکه استانی کردستان توانستم خودرا به عنوان چهره ای هنری به مخا طبانم نشان دهم .اماعدم وجود امکانات مناسب جهت تمرین های نمایش مشتمل بر مکان تمرین واجرا وعدم وجود استاد تحصیل کرده در زمینه تئاتر (تحصیلات دانشگاهی). کم کم دمل مشکلات کاری ما را عود داد. اگر چه تمامی هنر جویان این شهرستان در حد خوانش کتاب هایی در زمینه تئاتر وهنرهای وابسته مطالعه دارند ولی جریان یافتن افکار مکتوب توسط مربیان کار امد در این خصوص حائلی شده است تا هنر مندان نتوانند بادست وپازدن دردریای پرتلاطم تئاتر خودرا به نزدیکترین ساحل برساند —- با این همه درخصوص اجرای نمایش ها خوشبختانه ازانجاکه جمعیت این شهرستان نزدیک بر چهل هزار نفرمیباشد بیش از یک دوم انرا تماشاگران عاشق به هنر تئاتر و هنر مندان تشکیل میدهند لذا ما در خصوص کشاندن مخاطبین به سالن های نمایش خود هیچ دغدغه ومشکلی نداریم و همه چیز بر میگردد به امکانات اجرایی : صحنه خوب-امکانات نوری-امکانات صمعی وبصری -امکانات گریم و… که همگی ناشی از نداشتن محمل ومأمنی در خورشائن تئاتر این شهرستان است.مااجراهای بسیار خوب وموفقی درشهرستان های هم جوار مانند سقز- بانه- سنندج- بیجاروهمچنین در استان های تبریزوکرمانشاه داشته ایم وبا تشویق دلنواز ودلسوازانه تماشا گران روبه روبوده ایم .پس همه دلگرمی ما تماشا گران بوده و هستند
سبحانی می افزاید : اگر چه کلنگ مجتمع ارشاد این شهرستان از سال۸۶به زمین خورده ولی متأسفانه ومتأسفانه تا به حال این مجتمع به حد بهره برداری نرسیده تا حداقل باری از روی دوش هنرمندان این شهرستان برداشته شوند .ماهنوز در یک سالن باظرفیت۶۰نفر وصحنه ای بسیار کوچک تمرین واجرا میکنیم.با توجه به پتانسیلی که در همه هنرمندان وعلاقه مندان به هنر تئاتر این شهرستان سراغ داریم دلمان بسیار خوش است به اینده درخشان این شهرستان ما درجشنواره شهرستانی ،استانی وسراسری توانستیم خودی نشان بدهیم وحرفی برای شنیدن واجرایی برای دیدن داشته باشیم وازطرفی دیگر دوستان هنر های نمایشی درمیان دانش اموزان درحال سرمایه گزاری هنری هستند پس به قطع ستاره ا ی درخشان نمایش های موفق این شهرستان همچنان پر نور وتابان باقی خواهد ماند به شرطی که مسئولان بزگوار وگرانقدرهم گوش چشمی به تئاتر داشته باشند وکمی کمی کمی ید بیضا ی خود را به نمایش این شهرستان نشان دهند تا ما هی گلگی عدم برگزاری جشنواره طنز را نکنیم وسفره دلمان را برای هر مسئولی باز نکرده ودلتنگی هایمان را به ماهی سیاه کوچلوی قصه بسپاریم.باتوجه به این همه تعریف وتمجید که ازخودمان کردیم غیر از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی – ان هم در حد بروکراسی اداری وبضاعت کم خود- هیچ ارگان دیگری ماراحمایت نمیکند واین همان جریان “پزعالی وجیب خالیست” که می زنیم .البته باتمام احترام به مسئولان زحمت کش متأسفانه این واقعیت یست که باید بپذیریم واینجا باید ازکمکهای مردمی در برگزاری دو دوره جشنواره استانی طنز در این شهرستان تقدیر وتشکر کنیم ودرمقابل همه دلسوزان تئاتر کلاه از سر برداریم وسرتعظیم فرود اوریم که شاید این تلنگری باشد برای مسئولان مربوطه در جهت برگزاری جشنواره های بعدی طنزوهمچنین فرستادن نیرو های متخصص برای تخصصی تر کردن تئاتر در این شهرستان .باتوجه به این همه مشکلات ودرد دل هایی که کردیم تقویم اجرایی تئاتر دیواندره با تدارک برنامه های فراوانی بسته شده ؛از جمله شرکت در جشنواره های استانی ، کردی سقز ، تئاتر بین المللی خیابانی مریوان و همچنین برگزاری کلاسهای اموزشی تئاتر برای مبتدیان شهرستان و مهمتر از همه برگزاری سومین جشنواره طنز استانی دراین شهرستان که یکی از دغدغه تمام هنرمندان تئاتروحتی داستان نویسان-کاریکاتوریست ها –طنز پردازان میباشد چرا که با برگزاری دو دوره از این جشنواره نشان دادیم که ما توانایی راه اندازی انرا در حد منطقه ای وکشوری راداریم .این هارا به این امید نوشتم که شاید یکی ازعزیزان مربوطه صفحات این روزنامه را ورق بزند واین مطلب را بخوانند وتلنگری باشد که تئاتر این شهرستان همچنان دارد نفس میکشد .
روزنامه همشهری
شما هم نظر خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات بنویسد بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد
اخبار مرتبط
- کودکان حال خوش زندگی را تجربه کنند/ برنامههای شاد و فرهنگی هفته ملی کودک در کردستان
- اعزام دانشآموز دیواندرهای به مسابقات جهانی رباتیک ۲۰۲۵ ترکیه
- آموزش و پرورش کردستان آماده استقبال از ۳۲۰ هزار دانشآموز در مهرماه
- شورای آموزشوپرورش کردستان؛ از دستاوردهای پروژه مهر تا چالشهای عدالت آموزشی
- مرز باشماق مریوان؛ دروازه وحدت و عشق حسینی در آستانه اربعین
من هم توانایی تئاتر و فیلم را دارم تو رو خدا من هم می خواهم یک بازیگر بشوممن استعداد بازیگری را دارم اسرا از دیواندره
منم استعدادبازیگری دارم ومیخوام بازیگرمعروفی بشم خواهش میکنم کلاس های تئاطرودردیواندره برپاکنین
منم استعدادبازیگری دارم ومیخوام بازیگرمعروفی بشم خواهش میکنم کلاس های تئاطرودردیواندره برپاکنین برای دخترها
مرگ خاموش تئاتر در شهرستانها بدون جشنواره ها زودتر از موعد اتفاق خواهد افتاد.
” چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید ، چه بپذیریم و یا نپذیریم ، تئاتر در شهرستانها مانند پیکر وروح یک معتاد به خطرناک ترین مواد مخدر در حال افول ورو به مرگ است .
اب حیات وکیمیای زندگی جاویدان لازم دارد تا دوباره سرپا بایستد . ان هم با داشتن انسانهای با فوق تخصصص و متعهد و مومن وایرانی دلسوز . با داشتن انسانهای باتجربه ومتبحر و از بزرگ خاندان تئاتری که دست به دست هم بدهند و اتحادی سیستمی واداری و آکادمیک تشکیل بدهند . در غیر اینصورت این سونامی مرگ تئاتر از شهرستانها به مرکز نیز سرایت خواهد کرد ومرگ خاموش تئاتر به فاجعه ملی تبدیل خواهد شد .
اولین قدم برای شناخت مشکلات تئاتر روشن کردن این موضوع است که” ایا تئاتر در ایران جزئ از فرهنگ ایرانی است یا خیر؟ ایا تئاتر جز فرهنگ ملیت های ایرانی است یا خیر؟ ایا دولت جمهوری اسلامی ایران تئار را بعنوان یک مقوله فرهنگی وهنری می شناسد ؟ ایا در چهارب وچوب های تعریف شده برای انقلاب و سیاستهای نظام گنجانده شده است یا خیر؟
قطعا پاسخ مثبت است . پس برای حل این موضوع باید از نقطعه اول مملکت و منابع تصمیم گیرنده ان این موضوع بصورت شفاف وعلنی مطرح شود . خانه ملت اولین جایگاه رسمی برای ان است . شورای عالی انقلاب فرهنگی جایگاه ای است برای اعلان این موضوع . ریاست جهموری مرجع اجرای ان است . و قوه قضاییه مدافع حقوق مدنی واجتماعی وفردی وامنیتی وشغلی هنرمندان است .
هنرمند بودن بمعنای ماورایی بودن نیست . انسانی است با داشتن هزینه های چه بسا بیشتر از دیگران . برای ارایه خدماتش احتیاج به فضا ومکان خاص و امکانات خاصی دارد که دراختیار مراجع خاصی است .
زمانی که دولت، تئاتر را بعنوان یک فرهنگ ملی شناخت مانند همه زمینه های دیگر فرهنگی برای ان هزینه نیز خواهد پرداخت . این هزینه چنانچه در چهارجوبهای مشخص وشفاف هزینه شود کمتر دچار فساد ورکود خواهد گردید . ادارات موزای و جریانات خاص هم نقش چندانی در تغییر مسیر ان نخواهند داشت . ووابستگی به انها نیزکمتر خواهد شد . وهنر تئاتربشتراستقلال خود را می یابد. در حال حاضر یکی از بزرگترین معایب وبزرگترین مشکل تئاتر خصوصا در شهرستانها تاثیر چشمگیر در روند رشد ان وجود دستگاههای وابسته به نهاد های مشخص مانند، دفتر هنرمندان تئاتر بسیج ، انجمن نمایش،حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی، کانون های تربیتی اموزش وپروررش، کانون فکری کودکان ونوجوانان، دفتر استقرار، مجتمع فرهنگی وهنری مناطق،دفتر جشنواره های شهرستانی واستانی ومنطقه ای درقالبهای مختلف ، دفاتر تئاتروجشنواره های دانشجویی ودانش اموزی و مناسبتی واجرای جنگ های شادی و خیلی های دیگری است، که باعث از بین رفتن استقلال فکری وهنری تئاتر شود وناخواسته بعنوان مجری خواسته های تبلیغاتی این دستگاهها تبدیل گردد و از تئاتر مردمی وایرانی دور شود . چرا که تنها به ارایه نمایشی های خواهند پرداخت که به قول معروف ارزشی ودستگاههای متبوعه برای اهداف کارشان می خواهند تاامارش را بدهند. در غیر اینصورت تئاتری وهنرمند تئاتر خصوصا درشهرستانها حمایت نمیشوند ومورد ظلم مضاعف قرار خواهند گرفت واز صحنه طرد خواهند شد وچیزی بنام تئاتر مردمی نخواهد بود واجرای شهری وعمومی نخواهد داشت وهمه چیز تئاتر درانها وجشنواره هایشان خلاصه خواهند شد .
در حال حاضر اخرین نفس های تئاتر در مرکز کشیده میشود . ومسئوین سراسیمه نیز برای کنترل ان فقط وفقط به این نقطه خیره شده اند که باعث مرکزگرایی و تهرانی شدن تئاتر گردیده است و این حمایت اشتباه از مرکز باعث وارد ساختن لطمات جبران ناپذیری به فرهنگ تئاتر جوامع دیگر ایرانی شده است بطوریکه یا باعث مرگ تئاتر شهرستانها شده ویا باعث مهاجرت تئاتری به تهران میشود که متاسانه باعث عقب نشینی قشر تئاتررو ومشتری های خدمات تئاتر در تهران نیز خواهد شد . وطولی نخواهد پایید که کل فرهنگ تئاتر نیز به مرض واگیر داری بنام رکود تماشاگر مبتلا خواهدشد . وهنرمندی هم در این وادی بماند از جیب حقیرشان مایه خواهند گذاشت ودر نهایت سرخورده وخسته از دایره تئاتر برون خواهد رفت ویا به امید روزی بهتر به دیار فرنگ مهاجرت می کند .
عدم شفافیت در خرج کردن برای تئاتر وهزینه های اشتباه در مقوله های تئاتری مانند جشنواره های که متاسفانه بعضا نام بین اللملی را نیز یدک می کشند ظلم مضاعفی است بر تئاتر شهرستانها و مردم .
مثلا در شهرستانی برای یک اجرای عمومی به گروه سیصد هزارتومان در سال ۹۳ پرداخت شده است اما برای هر نمایش که در جشنواره ان شهرستان ورود پیدا می کند حدود بیست تا سی میلیون تومان هزینه برای اداره اشاد دارد .
دعوت پر هزینه از گروههای تئاتری خارجی برای یک ویا چند اجرای محدود در تهران نه تنها تاثیری بر روند تئاتر نخواهد داشت بلکه باعث فقر مالی بیشتر تئاتر شهرستانها خواهد بود و باعث خوشحالی تعداد کسانی است که حتی به تعداد انگشتان نیست .
اشتباه دیگری در ارتباط با دمیدن نفس مسیحایی تئاتر شهرستان ، دعوت بی جا و نسنجیده از گروههای شهرستانی برای اجرا در مرکز است . گروههای نمایشی برای فرار از مشکلات تئاتری در شهرستان خودشان برای اجرا به مرکز می روند ، با هر منطق وفلسفه ای که حساب کنیم تعداد تماشاگران یک شهرستان در مقایسه با جمعیت ۱۲ تا ۱۵ میلیون مرکز در وضعیت بهتری قرار دارد . حال از این نیز بگذریم یک گروه شهرستانی با هزارها بلا ومصیبتی که از ابتدای کارشان گیربانگیرشان می شود وهفت خوان دریافت مجوز وتائیدیه را طی می کنند تا اجرای عمومی داشته باشند به جشنواره شهرستانی واستانی ومنطقه ای وفجر پیدا کنند واگر مورد لطف وعنایت بازبینان وداوران و مسئولین قرار گیرند و خرج کردن هزینه های بسیاری از جیب مبارک خودشان ویاخانواده شان یک ویا چند اجرا در دور افتاده ترین سالن مرکز نصیب شان خواهد شد که نه تنها باعث تحقیر شان می شود هیچ تاثیری هم در روند کارشان ، واموزش بهتر شان نخواهد شد ودیگر هیچ
البته وهزار البته که همه مسئولین که خودشان تئاتری باشند می دانند ودرک می کنند .
از دیگر مشکلات تئاتر در شهرستانها نبود امکانات استاندارد برای اجرای یک اثر نمایشی است تجهیزات و امکانات مانند: نور، دکور، لباس، گریم، سالن ، بطوریکه نبود هریک از انها باعث ارایه یک نمایش بی کیفیت می شود .
مثلا در بیش از نود درصد شهرستانها فاقد سالن ویژه اجرای تئاتر هستند و اندک سالنهای هم وجود دارند فاقد هرگونه استاندارد های یک سالن امفی تئاتر است . بیشتر سالن ها سالن های اجتماعات شهری است که سن انها بسیار کوچک در اندازه مراسمات سخنرانی ویا خیلی بزرگ که برای کار تئاتر تعریف نشده ومناسب نیست به همین علت در شهرستانها طراحی نور یا نورپردازی برای نمایش با مشکل مواجه میشود. چرا که با خراب شدن نور در چنین سالنهائی به علت چند منظوره بودن نورهای موضعی یا چهره مهم نیست بلکه تنها روشن شدن سالن اهمیت دارد و هدف رفع نیاز آنی برای اجرای مراسمات است. برای برنامههائی به غیر از نمایش نورهای اختصاصی اصلاً نیاز نیست پس امکاناتی مانند سالن نمایش، غیرقابل انکار است که البته هنوز در بسیاری از شهرستانها هنوز مشکل اول و اساسی است و هنرمندان با اشکالات و مشکلات بسیاری دست به اجرای نمایش میزنند.
بطور مثال در شهرستان بوکان فاقد امفی تئاتر استاندارد است . سالن کوچک مجتمع فرهنگی وادراه کتابخانه در پارک ملت تنها برای انجام مراسمات سخنرانی است . سالن کوثر سازمان تبلیغات به علت ورودی های نامناسب ووجود ستونهای در وسط سالن و سن کوچک فاقد کارایی لازم رای اجرای نمایش وحضور تماشاگران تئاتر و سالن چند منظوره فرهنگسرای سیمرغ در خیابان ساحلی نیز فاقد استاندارهای نور پردازی و صدابرداری وامکانات اولیه برای اجرای تئاتر است . که درحال حاضر خود نعمتی است برای هنرمندان نمایش . که در ان طول سال برنامه های مختلفی مانند شب شعر، جنگ شادی، همایشها ونمایش فیلم و سمینارهای مختلفی علمی وفرهنگی در آن برگزار میشود که نور های ان تنها برای روشن شدن داخل سالن بوده و برای ایجاد افکتهای نوری تئاتر مناسب نیست .
فریاد برای کمبود امکانات و تجهیزات در شهرستانها به صورت یک شعار تکراری شده است و بارها و بارها از سوی مسئولین و فعالان تئاتر شهرستانها بر زبان آمده است ، هنرمندان شهرستانی با نداشتههای خود همزیستی مسالمت آمیزی داشته و با کمترین امکانات همچنان فعالیت مینمایند که بی شک این امر در تولید و کیفیت آثار بی اثر نبوده است.
از دیگر مشکلات تئاتر شهرستان امنیت شغلی و شغلی بنام هنر تئاتراست .هرکسی در شهرستان به تئاتر به عنوان حرفه و شغل نگاه میکند و تئاتر را تأمین کننده معاش دانستهاند دچار مشکلات اقتصادی وبعضا روانی می شوند و خانوادهای از هم پاشیده ودر زیر خط فقر خواهند داشت . یک هنرمند تئاتر در شهرستان برای امرار معاش مجبوراست حرفه یا کار دیگری برگزیند به این لحاظ یک تئاتری که تنها بخش کوچکی از زندگی خود را صرف کارهائی میشود که معیشت او را تأمین کند. در نتیجه خواه ناخواه بازدهی کاهش مییابد. اموزش وتحقیق، پژوهش، عمل و خلاقیت کم شده و هنر تئاتر تنها به صورت یک دل مشغولی هنرمند را ارضا میکند. واز اینجا است که بی سوادی تئاتری نیز گریبانگیر شهرستانها هم خواهد شد . ایجاد امنیت حمایت شغلی از قبیل کمک هزینه های اولیه زندگی و بیمه تامین اجتماعی و ایجاد کارگاههای رسمی اموزش با ارایه مدرک رسمی و قابل استناد از دیگر مقوله های تئاتری شهرستان است .
هر کارگاه اموزشی که در شهرستان برگزار می شود متناوب بوده وگاهی هر چند سال یک بار است که متاسفانه خود نیز از بروز مشکلات برای تئاترشهرستانها است . و عملا بازده هی خوبی نخواهد داشت چرا که با تغییر مدرس ومربی هر کلاس وهر ساله باعث می شود سلسه دروس ومباحث از هم گسسته شود وافراد تازه کار و قدیمی های تئاتری بارها در کنارهم قرار گیرند و برایشان مباحث تکراری و بی ارزش گردد و هدفی جز پرکردن کلاس نباشد . در صورتیکه کاربرد و کارکرد کلاس حتی نوع مباحث به تناسب تجربه و دانش افراد متفاوت است. ابتدا باید ا واجدین شرایط و سوابق شرکت کنندگان مورد بررسی قرار بگیرد و سپس کلاس برگزار شود در غیر اینصورت چون کلاس مناسب خیلی از افراد حاضر در آن نیست فاقد بازدهی لازم میشود.
از دیگر مشکلات تئاتر شهرستانها عدم شناسایی وبها دادن به هنرمندان پیشکسوت تئاتری است ومعیاری نیز برای یک شناخت یک هنرمند تئاتر وجود ندارد . هر شخص می تواند خارج از هرگونه ضابطه اخلاقی وهنری و داشتن رابطه و رفت وامدهای زیادی به اداره ارشاد ویا یک مجتمع هنری و یا در یک جریان خاص و مناسبتی میتواند””” نمایشنامهای برای تصویب ارسال و پس از دریافت مجوز، گروهی را گرد هم آورد و شروع به انجام فعالیت داشته باشد. گاه موفق شده و راهش را ادامه میدهد و گاهی به علت عدم توجه به تجربه و توانائی در ماه اول از کار بازمیایستد از آنجا که در شهرستانها ورود به کار نمایش یک کار آسان است تعدادی از افراد سرخورده و ناکارآمد به جای بالا کشیدن خود این عرصه سعی در تخریب سایر هنرمندان خوب، خلاق و قدیمی میکنند تعدادی از همین افراد به علت خامی و عدم تجربهی کافی به جای فراگیری از دیگران سعی در تخریب آنها میکنند چرا که حذف رقیب را راهی برای جذب خود میدانند و سعی میکنند حق نداشته خود را بگیرند و چه بسا موفق شدهاند و با حاشیه سازی هنرمندانی را که انگیزه ماندنشان به دلایل مختلف کم رنگ شده حذف مینمایند. در شهرستانها به علت کوچک بودن محیط بودجه اندک و امکانات کم برخی از به ظاهر تئاتری نماها با ایجاد تنش، حاشیه سازی، اخبار ضد و نقیض و … آب را گل آلود کرده تا با خدشهدار کردن حس هم گرائی بتوانند برای خود جایگاهی دست و پا کنند. متأسفانه علت عدم مدیریت درست در بخشهائی از تئاتر و نیز عدم دلسوزی برخی از مسئولان که واقف بر این امر نبودهاند چه بسیار موفق شده و به جای ایجاد حس هم گرائی و بهرهمندی از تجربهها، تخصصها و بالا بردن کارآئی در یک کار گروهی و تولید نمایشهای فاخر، فردگرائی را تقویت نموده و از توانمندی تئاتر شهرستان میکاهند.”””
از دیگر مشکلات تئاتر در شهرستانها عدم وجود عوامل اجرایی ومتخصص ومتبحر در دیگر گرایش های تئاتری مانند موسیقی نمایشی و طراحی لباس وگریم وصحنه است که هرکدام نقش موثر وبسزایی در کیفیت اثار ارایه شده دارد
عبدالرحمن عزیزی
مردادماه ۱۳۹۳