- بارانی خبر
- خبرنگار: هیوا محمدپور
- گروه خبری : تحلیلی
- تاریخ انتشار : 15 اردیبهشت 1394, 18:28:04
زنگ خطر طلاق عاطفی در کردستان به صدا درآمده است
متفکران و جامعهشناسان طلاق را از آسیبهای اجتماعی به شمار میآورند و بالا رفتن نرخ طلاق را نشانه بارز اختلال در اصول اخلاقی، به هم خوردن آرامش خانوادگی و درمجموع، دگرگونی در هنجارهای اجتماعی میدانند. وقتی صحبت از طلاق میشود در ذهن ما طلاق قانونی نقش میبندد که به تبع آن، رابطه زن و مرد به کلی قطع میشود و بنیان خانواده ازهم میپاشد، اما به نظر برخی از جامعهشناسان و روان شناسان، طلاق انواع مختلفی از جمله طلاق عاطفی، طلاق قانونی و طلاق روانی دارد که هریک از این موارد، تعاریف مختلفی دارد.
در دنیای ماشینی امروز، به دلیل وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیاری از خانوادهها از ارتباطات انسانی بیبهرهشدهاند؛ موضوعی که مانند سم مهر و محبت را از بن ریشهکن میکند.
در طلاق عاطفی، زن و مرد ازنظر قانونی ازهم جدا نشدهاند و هنوز در کنارهم و زیر یک سقف زندگی میکنند، همه آنها را به چشم یک خانواده میبینند و هیچکس از آنچه در کانون خانوادگی این دو نفر رخ میدهد، مطلع نیست. چنین زنان و شوهرانی مانند دو غریبه در کنارهم زندگی میکنند یا اینکه دائم در تنش و کشمکش با یکدیگرند.
در سالهای گذشته کردستان بهعنوان یکی از استانهای با آمار بالای طلاق در کشور شناخته شده است؛ موضوعی که نظر مسئولان و کارشناسان را به خود جلب کرده است و اکنون نیز مشکلی به نام طلاق عاطفی در استان، کانون گرم خانوادهها را تهدید میکند. برخی از کارشناسان معتقدند همه این گفتهها نشان از یک بحران در آینده دارد و مسئولان فرهنگی باید امروز آژیر خطر را به صدا درآورند، چراکه فردا دیر است.
طلاق مانند هر پدیده نامطلوب اجتماعی مولد چند عامل است که بعضی از آنها با ریشههای اجتماعی، فرهنگی و محیطی و برخی دیگر با بنیادهای شخصی اعم از نارساییهای بیولوژیک یا کمبود روانی جلوه گرند.
ثبت بیشترین ازدواج کشور در کردستان
یک کارشناس اجتماعی در گفتوگو با همشهری اظهارمی کند: در دنیای ماشینی امروز شاهدیم که پدیده طلاق درحال افزایش است؛ پدیدهای که آسیبهای اجتماعی را نیز افزایش میدهد.
«محمد قربانی» ادامه میدهد: مسئولیتپذیر نبودن، طلاق عاطفی، اعتیاد، دخالت اطرافیان، کمبود مهارت برای سازگاری، بیکاری همسر، تسلط نداشتن به تکنیکهای رفع مشکل، نداشتن صلاحیت روانی و عاطفی و همچنین پایین بودن آستانه تحمل و وجود نداشتن بلوغ فکری، ۱۰عامل اصلی مراجعه زوجین برای درخواست طلاق است.
وی عنوان میکند: بیشترین این آمار مربوط به مسئولیتپذیر نبودن و کمترین آن مربوط به نداشتن بلوغ فکری است.
قربانی اظهار میکند: به تازگی در بررسیهای خود مشاهده کردهایم که آمار طلاق عاطفی در زوجها نیز افزایش داشته که این موضوع سبب نگرانی است.
این کارشناس اجتماعی همچنین با اشاره به آمار ازدواج در استان میگوید: سال گذشته کردستان با ثبت ۱۲/۵ درصد، بیشترین آمار ثبت ازدواج را در کشور به خود اختصاص داد و این موضوع، جای امیدواری دارد و باید برنامهها و راهبردهای جدیدی را برای ثبات زندگی مشترک میان زوجین در استان به اجرا درآورد.
انتخابهایی که از اساس غلط است
یک ماموستای استان نیز درباره علت وقوع طلاق عاطفی میان برخی از زن و شوهرها اظهارمی کند: از بزرگترین دلایل طلاق عاطفی بین زن و شوهرها این است که انتخابهای آنان برای همسر آینده خود، از ابتدا صحیح و درست نبوده است.
«فرج یزدانی» ادامه میدهد: با در نظر نگرفتن توصیههای دین اسلام برای انتخاب همسر، بعد از گذشت مدت کوتاهی از زندگی مشترک مشکلات زیادی برای زوجها به وجود میآید.
وی میافزاید: افرادی که توصیههای دین را برای انتخاب همسر یا در زندگی زناشویی خود در نظر نمیگیرند، دچار مشکل میشوند، زیرا فقط منافع شخصی خود را در نظر میگیرند و به خواسته طرف مقابل خود اهمیتی نمیدهند.
این ماموستا همچنین با بیان اینکه بعضی از افراد سبک زندگی صحیح را نمیدانند و همین موضوع مشکلات زیادی در زندگی آنان به وجود میآورد، عنوان میکند: از آنجا که برخی از مردم سبک زندگی صحیح را نمیدانند، معیارهایی که در زندگی دارند هم درست نیست و رفتارهایی انجام میدهند که طلاق عاطفی را در زندگی مشترکشان به وجود میآورد.
وی با اشاره به راهکارهای موجود در این زمینه میگوید: برای پیشگیری از طلاق عاطفی در زندگی مشترک، باید نگاه و سبک زندگی را تغییر داد. افراد باید از چشم و همچشمی و تشریفات بیهوده دوری و تغییراتی در نگاه و سبک زندگی خود ایجاد کنند.
یزدانی با بیان اینکه طلاق عاطفی، جدایی تدریجی زوجین را بهدنبال دارد، میافزاید: تمسک به آموزههای دینی، مسیر زندگی مشترک را هموار میکند. وی ادامه میدهد:گاه به دلیل شرایط مختلف فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و فامیلی ممکن است زن و شوهر احساس مشترک یک روح در ۲ جسم را نداشته باشند.
این ماموستا اظهارمی کند: در این وضع، ناهنجاری شخصیتی و عاطفی بین طرفین بروز میکند و هریک در عالمی بدون درک مشترک سیر میکنند. در این شرایط، زوجین یا حداقل یکی از آنان جاذبه و شور زندگی را از دست میدهند و گام جدایی دلها یا طلاق عاطفی رقم میخورد.
وی ادامه میدهد: برخی از عوامل بروز طلاق عاطفی به قبل از ازدواج نیز مرتبط است که از آن میتوان به تعلیم و تربیت غلط امروزی و لوس بارآوردن فرزندان، دوستیهای خیابانی و اردوهای رفاقتی، انتخابهای غلط، تفاوت فرهنگی در ازدواجهای دانشجویی وکاری وگاه دخالتهای اجباری و غیرمعقول بزرگترها در ازدواج اشاره کرد.
علل طلاق عاطفی
یزدانی با اشاره به علل طلاق عاطفی میگوید: برخی دیگر از علل طلاق عاطفی به اختلافها و نزاعهای دوران نامزدی برمیگردد که نمونههای آن، انتظارات غیرمتعارف از یکدیگر، شیوه مراسم ازدواج و چشم و همچشمیها و همچنین خرید و دخالت خانوادههاست که تا سالها زوجین و حتی چند خانواده را درگیر میکند.
یزدانی ادامه میدهد: غوطهورشدن مردان در امور شخصی و کاری، اعتیاد، نداشتن تعهد اخلاقی به یکدیگر، غرق شدن در کانالهای ماهواره و شبکههای اجتماعی از سوی یکی از زوجین و همچنین اعتیاد به اینترنت و پیامک از علل طلاق عاطفی بعد از تشکیل زندگی مشترک است.
وی تصریح میکند: نبود فرزند در زندگی و مخالفت بیمورد یکی از طرفین با فلسفه اصلی خلقت یعنی توالد، خالی بودن زندگی از امید و انگیزه و کارهای سخت و طاقتفرسای برخی زنان در ادارهها و شرکتها نیز از دلایلی است که از آن میتوان به علل به وجود آمدن طلاق عاطفی به آن اشاره کرد.
وی اظهارمی کند: در زمینه میزان طلاق عاطفی آمارهای متفاوتی مانند ۳۰درصد، ۵۰درصد یا از هر ۲ ازدواج یک طلاق عاطفی اعلام میشود که حدسی است و هیچ یک دقیق نیست، اما نکته اینجاست کهدرصد بیشتر آمار پروندهها، دعاوی خانواده است.
یزدانی اضافه میکند: همه این گفتهها نشان از یک بحران در آینده دارد و مسئولان فرهنگی باید آژیر خطر را تا دیر نشده است، به صدا درآورند.
ماهواره؛ آسیبی برای خانوادهها
یک روانشناس میگوید: امروز بسیاری از خانوادهها دچار مشکل هستند و این موضوع در استانهای سنتی مانند کردستان بیشتر نمود پیدا میکند که باید شیوههای برخورد با مشکلات را آموزش داد.
«میلاد دانایی» میافزاید: گسترش استفاده از فضای مجازی سبب شده است تا ارتباطات در بنیاد خانواده کاهش پیدا کند، زیرا فرد برای تخلیه درونی به شبکههای اجتماعی رجوع میکند و این موضوع میتواند آسیبی برای خانواده باشد.
وی ادامه میدهد: خانوادهها باید با برنامهریزی مناسب در زندگی روزمره خود، برای حفظ ارتباطات انسانی، تلاش بیشتری داشته و در مواقع مشکل، با تدبیر عمل کنند.
این روانشناس اضافه میکند: در مشکلات خانوادگی، نباید اشخاص دیگر را دخیل کرد. در چنین شرایطی، خانوادهها نباید آتش بیار معرکه باشند بلکه باید زوجین را به حال خود رها کنند تا به یکدیگر کمک کنند وگاه با ارائه مشاوره به آنان، حتی کمک مالی و معنوی به آنها داشته باشند هرچند کلید اصلی ماجرا، خود زوجین هستند.
روناک کنعانیان
شما هم نظر خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات بنویسد بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد