- بارانی خبر
- خبرنگار: هیوا محمدپور
- گروه خبری : گفتگو, ویژه
- تاریخ انتشار : 29 بهمن 1394, 08:53:31
نویسنده معلول دیواندرهای؛ چشم به راه حمایت خیران
نویسنده دیواندره ای: از کارها و فعالیت های معلولان در این شهرستان آنچنان که باید حمایت نمی شود
به گزارش بارانی خبر، هیچ گاه معلولیت محدودیت به همراه نداشته است و بارها معلولان با فعالیت در عرصههای مختلف نشان دادهاند نه تنها از افراد سالم عقب نماندهاند، بلکه در بسیاری از موارد از آن ها نیز جلو زدهاند. همه به خوبی میدانند تمام افراد برای موفقیت در شغل و حرفه خود نیاز به حمایتهای مادی و معنوی دارند.
حال اگر این فرد معلول باشد قطعا بیشتر نیاز به پشتیبانی خواهد داشت، از این رو دستگاه هایی مانند کمیته امداد و بهزیستی و موسسات دیگر برای حمایت از این افراد تاسیس شده اند. روزنامه همشهری کردستان همواره فعالیتها، مشکلات و تواناییهای این قشر را منعکس کرده است و تا جایی که توانسته گرهی از مشکلات این افراد گشوده است.
این بار راهی روستای شریف آباد از توابع بخش مرکزی دیواندره شدیم تا با « اکبر موفق » یکی از نویسندگان معلول که اخیرا مجوز چاپ یک کتاب را گرفته است به گفت وگو بنشینیم که در ادامه میخوانید.
- چگونه شد که به فکر نوشتن کتاب افتادید و چه مدت را صرف نوشتن کتاب کردید؟
در استان و شهرستان ما مسائل بسیاری وجود دارد که ظرفیت تبدیل شدن به اثر فاخر را دارند.من هم با توجه به علاقهای که به مسائل فرهنگی و ادبی داشتم تصمیم گرفتم با الگوبرداری از واقعیات جامعه اثری را تولید کنم. ۲سال برای نوشتن این کتاب زحمت کشیدم و هر روز ۷ تا ۸ ساعت برای آن وقت میگذاشتم.
حدود یک سال هم در پی گرفتن مجوز برای چاپ کتاب بودم، چون انتشاراتیهای سنندج کار داستان انجام نمیدادند، کارهای دریافت مجوز و طراحی جلد را در یکی از انتشاراتیهای مریوان انجام دادم که حدود یک میلیون تومان در این مرحله هزینه کردم.
- اثر شما بیشتر مربوط به چه حوزهای است و چرا این سوژه را انتخاب کردید؟
موضوع اصلی داستان مربوط به حوزه فرهنگی و اجتماعی است. هم اکنون کتاب داستان «عشق پشتیوان و گلاره» را نوشتهام که موضوع آن درمورد دختر و پسری است که عشقی پاک دارند و بعد از ۸ سال با لجبازی پدر دختر به هم نمیرسند. در کنار تشریح داستان بسیاری از فرهنگ و رسوم کردستان برای خواننده بازگو می شود.
- برای چاپ کتاب با چه مشکلات و موانعی مواجه هستید؟
۱۰ نسخه آزمایشی از کتاب را چاپ کردم و آن را به مسئولان شهرستان سپردم تا برای چاپ نهایی حمایت شوم. باتوجه به اینکه کارم فرهنگی است، اما فقط به من قول میدهند و هنوز کمکی صورت نگرفته است.
مسئولان در جواب درخواست کمک میگویند با پول خودت کتاب را چاپ کن و ما بعد کتاب را از شما خواهیم خرید، اما مشکل اصلی من این است پولی برای چاپ کتاب ندارم. یک برادر دیگر هم دارم که او نیز همانند من معلول و زمینگیر است. اما خدا را شکر که هنوز از نعمت پدر و مادر برخوردار هستیم و زیر چتر محبت آن ها شب را به روز میرسانیم. چون معلول هستم نتوانستم زیاد دنبال حامی مالی بروم. اگر بخواهم کتاب را در هزار جلد چاپ کنم حدود ۳ میلیون تومان هزینه دارد.
- چطور شد به نویسندگی علاقهمند شدید؟
از کودکی علاقه خاصی به مطالعه و سرودن شعر و نویسندگی داشتم. این علاقه را بیشتر ژنتیکی میدانم، چون عموهای پدرم اهل قلم و عرفان بودند و من نیز پا جای پای آن ها گذاشتم واگر خدا بخواهد باز هم می خواهم با نوشتن خدمتگزار مردم باشم.
من مدرک تحصیلی سیکل دارم. علیرغم آنکه علاقه زیادی به درس خواندن داشتم، اما به دلیل معلولیت نتوانستم ادامه تحصیل دهم. فرد خاصی هم به من کمک نکرد. فقط زیاد مطالعه داشتم و سالانه از کتابخانه عمومی دیواندره کتاب امانت می گیرم.
- در مورد معلولیتی که دارید توضیح دهید.
من متولد سال ۱۳۶۲ هستم که در سال ۷۸ یعنی در ۱۶ سالگی بر اثر بیماری آتاکسی دچار معلولیت شدم.
برادرم هم در ۲۰ سالگی به این بیماری مبتلا و او نیز معلول شد. در حال حاضر من و برادرم به همراه پدر و مادر با همدیگر زندگی میکنیم. پدر و مادرم فامیل هستند و این بیماری ژنتیکی است.آتاکسی بیماری ارثی است که شامل آسیبهای سیستم عصبی است.
- چه برنامهای برای آینده دارید؟
برنامه خاصی ندارم. فقط می خواهم با نوشتن قطره ای از دریای محبت مردم سختکوش منطقهام را به هموطنانم انعکاس دهم و یاور دستان پینه بسته پدران مهربان و چهره آفتاب سوخته مادران دلسوزم باشم.
- به غیر از این کتاب چه فعالیت های دیگری دارید؟
شعرهای زیادی سرودهام که اگر افرادی من را حمایت کنند شعرهایم را در کتابی به نام «زیده که م چلچه مه و شعرهایم» منتشر خواهم کرد. این کتاب دارای اشعار کردی و فارسی است و عناوین و موضوعات مختلفی دارد.
سال ۸۲ برای کسب درآمد و امرار معاش مغازه کوچکی در روستا راه انداختم که جوانان روستا در این مغازه به من کمک میکنند.
- نهادهای مربوط از شما حمایت نمیکنند؟
اداره بهزیستی به صورت ماهانه ۳۰ هزار تومان به من و ۳۰ هزار تومان هم به حساب برادرم واریز میکند.
- سخن پایانی ….
من ثروتمندترین فرد هستم چون لطف الهی همراهم است وبا پدر و مادرم و دیگر برادر معلولم زندگی میکنم. من در حدی نیستم که برای معلولان توانمند هموطنم حرفی بزنم، ولی به عنوان پیشنهاد می گویم به کارهای هنری روی بیاورند و از گوشه نشینی در منزل بپرهیزند. فعالیت فقط نویسندگی نیست و آن ها میتوانند در رشتههای دیگر مانند صنایعدستی نیز فعالیت کنند. از مردم و مسئولان درخواست دارم که من و خانوادهام را از لحاظ مالی که واقعا نیاز داریم، کمک کنند و برای چاپ کتاب هایم ارزش قائل شوند. من علاقهمند به ورزش فوتبال بودم، ولی معلولیت آتش به دشت آرزوهایم زد.
مکث
بیماری آتاکسی
آتاکسی گروهی از بیماریهای دستگاه عصبی را توصیف میکند که باعث میشوند افراد دچار حرکات کنترلنشده اندامها، صورت و بدن شوند. آتاکسی ممکن است ارثی باشد یا سایر بیماریها و عوارض آن را به وجود آورند. شایعترین علائم آتاکسی شامل مشکل در حفظ تعادل، ناهماهنگی در حرکت دستها و پاها، جویده جویده حرف زدن، اشکال در راه رفتن و مشکل در خوردن و نوشتن است. آتاکسیهای ارثی میتوانند به علائمی مرگبار مانند اشکال در تنفس و بلع منتهی شوند. آتاکسی ممکن است علامتی از بیماریهای دیگر از جمله سکته مغزی، اسکلروز متعدد (ام. اس) یا آسیب به مغز باشد.این بیماری انواع متعددی دارد: آتاکسی حسی، آتاکسی تلانژکتازی،آتاکسی فردریش.
منشا آتاکسی اگر در نخاع باشد،آتاکسی حسی ،اگر به صورت عفونت مخچه باشد،آتاکسی تلانژکتازی و اگر در مخچه باشد، آتاکسی فردریش نامیده می شود. آتاکسی ممکن است ارثی باشد یا بر اثر افسردگی یا آبله مرغان پدید آید.علائم آتاکسی به طور معمول از سن ۱۰ تا ۲۰ سالگی ظاهر می شود که شامل کاهش تعادل و اختلال در راه رفتن، انحراف ستون فقرات، قوس کف پا، اختلال در تکلم بد شدن دستخط، کاهش توانایی نوشتن، ایجاد بیماری های ریوی و قلبی، کاهش بینایی وشنوایی و ایجاد اختلال در کنترل ادرار است. در حال حاضر در تمام دنیا هیچگونه درمانی برای آتاکسی وجود ندارد و داروهای تقویتی همچون کوکیوتن و ویتامین ای و ایدبینون، فیزیوتراپی، یوگا و شنا تا حدودی از سرعت پیشرفت بیماری میکاهد.
گفت و گو از / هیوا محمدپور
انتهای پیام / ۹۲۰۰۱
شما هم نظر خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات بنویسد بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد
اخبار مرتبط
- لاستیک کردستان پیشتاز خودکفایی صنعتی کشور
- کودکان حال خوش زندگی را تجربه کنند/ برنامههای شاد و فرهنگی هفته ملی کودک در کردستان
- دیواندره در مسیر توسعه؛ از جهش عمرانی و آموزشی تا تشکیل کارگروه معدنی
- دیواندره قطب کشاورزی، گردشگری و صنعت در کردستان است
- آموزش و پرورش کردستان آماده استقبال از ۳۲۰ هزار دانشآموز در مهرماه
من ازتون ممنونم که ب درددل اکبراقا گوش دادید من از نزدیک شاهد تلاشهای بی وقفه ایشون بودم .بازم ممنون
کاک سمیع جان این یک وظیفه است که همه نسبت به خاکمان وفادار باشیم. لطف کن پیگیر این مسئله از نهادهای مربوط باش که در دو راهی جاده کَلکان تابلویی جامع راجع چهل چشمه نصب شود که بازم بنده به دهیار روستای بست مواردی را نیز گفته ام. با سپاس و درود. موفق اکبر(خه زانی دل)
دست وبالم ازحرف خالیست هرچه هست تویی وتو حرف نداری ….کاک اکبرعزیر به راستی فعالیت جنابعالی قابل ستوده نیست وشما به حق از افتخارات آینده دوستان وجامعه هستی وخواهید بود دوست عزیز به گفته حضرت عالی شما از بزرگترین وثروتمندترین مردان این جامعه هستی وخواهید بود واز ایزدمنان آرزوی ترقی وتسخیر قله های افتخار مسءلت داریم درپایان فقط میتونم بگم سلامی سفید گلبارانتان باد موفق باشید
له شوین خوومه وه هه تاکو ئه وره من ناردم سلاو، سپاس ئه ی گه وره
گرینگ نیه بووم ره نج که م ئه ندامی شوکرت پیش که وتم بوو ئاودانی
باوکی سوژین خان. هه روا منیش ئه و سپاسه ده که م له خودای خووم که تووانیم هه ول به ده م بوو په ره سه ندن و گه شه سه ندن به ریزانی وه ک جه نابت که به ولاته که مان زیاتر خزمه ت که ین و ئیشه لا به تووانم له داهاتوودا زیاتر بیر و خوزگه ی دلی هه ژاران له سه ر نووکی قه لم بزوینم.
سپاسی هیژا….
دوست خوبم صمیمانه ترین سلام حقیرت را پذیرا باش.
بی نهایت مفتخرم که زاده خاک چهل چشمه(بهشت کُردستان) هستم و خدا را شاکرم بالاخره تشویق خالصانه دوستان در روستا الان من شده ام خدمتگزار مردمم.
با توجه به حوزه کاری شما برادر گرامیم عارضم که آنچه من را آزرده خاطر و حتی بارها من را به گریه وا داشته است بی تفاوت بودن ها و این را خارج از تعارف عرض می کنم کم کاری مسئولین نسبت به این قضیه است. همانطور که در هر شهر و هر روستایی نوساناتی وجود دارد ما نیز در منطقه چهل چشمه که ذخیرگاه آبش تاکه، دشت و تفریح گاه های بی نظیر دارد، زیستگاه حیوانات و جانوریش زبانزد خاص و عام است، بسیار تو خاطر توریست داخلی و خارجی ماندگار است که بهشت چهار فصل کُردستان به راستی اینجاست. متاسفانه توسط افراد سودجو داره از بین میره و این نعمات خدادای با زمین های حاصل خیزش تبدیل به خاکی سرد می شود.
لطف کن هم برای خودت و هم برای مسئولین این حوزه تعریف کن همانطور که اطلاع هم دارید خصوصا روزهای بهار است و زمین تازه سر از خواب زمستانی درآورده…
چرا؟ به راحتی گیاهان بهار و سیر بازارش توسط دلالان و سود جویان سالیانی است رونق می گیرد و این حیات ما چنین آسان خرید و فروش می شود. جواب گو کیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا؟ در آگاه سازی مردم تلاش فراگیری نمی شود که تیشه به ریشه سرمایه ملی نزنند و آن را با پاچ راحت کنده کاری نکنند تا درست مصرف کنیم که همیشه مصرف کنیم. مسئول کار کجاست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا؟ مانع بیرون رفتن دام های دامداران به چراگاه ها تا ۱۵ فروردین هر سال نمی شوید.
چرا؟ تعاونی های مراتع را در روستاها تقویت نمیکنی که عملا وارد کار شوند تا این نهادهای مردمی جنبه تشریفاتی پیدا نکند.
و هزاران چرایی که دوست دارم بغض گلویم را پاره کنم. اما حیف اینجا مجال آنجا نیست.
دوست خوبم دعایم کن که مغضوب دوست نگردم آن هنگام که گفتی منم فرزند چهل چشمه هستم اشک از دیدگانم سرازیر شد و دست به دامنت شدم که تلاشت را همه ببینند.
به امید روزهای سرزندگی و پایندگی برادر گرامی کاک صادق میرزایی. ان شاالله…
کاک ئەکبەری بەڕیز
سپاس و پی زانین بو کار و تێکوشانی بێ ووچانت
بە ڕاستی نیشانت دا کەم ئەندامی کەم توانایی نییه
دەکرا له مالەو دانیشی و بیر له نه خوشیەکەیت کەیەیتەوه به لام ئەم ڕێگەت هەڵ نەبژارد و پێنوست بەدەستەوە گرت
ئیسته جێگەی شانازی هەموو لاوانی چل چەمەیت
سەر کەوتوو بی خەرانی دڵ
سپاس لەوەی کە گوێتان لە کەسێک گرت کە کەمئەندامێتی وەک لەمپەرێک نەناسیە، من لە نزیکەوەی ئەم ڕێزدارە دەناسم و ھیوادارم کەسانی دەسڕۆیشتوو ئاوڕێکی لێ بدەنەوە و ھەندێ کەلێن و کەسەر ھەیە، نەھێڵن ئەو کەموکۆڕیانە ببنە ڕێگر لە بەردەم ئەم بەڕێزە. چونکە ورە و تینی ئەو زۆر بەرزە و ئاسۆیەکی ڕوونی ھەیە.
ھیوادارم بەرپرسان و کەسانی خێرخواز و دەسڕۆێشتوو بێن بە ھانایەوە و دەستی بگرن بۆ ئەوەی ئەو بتوانێت زیاتر لە پێویست و زیاتر لەم ئاستەی ئێستای ھەنگاو ھەڵبگرێت و گەشە بکات.
ئاواتەخوازم خۆری ئاسمانت قەد ئاوا نەبێت.
بیان کریمیان
برایت آرزوی موفیقت دارم واقعا کمک مادی برای کسانی که برنامه های بزرگ درسر دارند لازم هست اما کجاست گوش شنوا
سلام
بنده این نویسنده را از نزدیک دیدم انسانی متواضع و تلاشگر است فردی که لحظه به لحظه زندگی خود را با کتاب خواندن و نوشتن میگذراند.
اکبر موفق نماد استقامت و استواری است که توانسته بر معلولیت خود غلبه کند و اندیشه و افکار خود را بر روی کاغذ بیاورد. که از فرزند چهل چشمه کمتر از این انتظار نیست.
با وجود یک برادر معلول در کنار خودش و وضعیت نامناسب مالی در کلام و گفتارشون شکرخدا و تلاش همیشه جاری است.
از خداوند بزرگ خواستارم عمری با عزت به خانواده موفق اعطا کند و گره مشکلات آنها را باز نماید.
زور جالب و جوان بو. انشالا آقای موفق موفق تر بن .همیشه سرکوتو و سربرز بن. دیواندره احتیاجی به جوانه وک ایوه هیه. . زور سپاس
کاک هیوا زور سوپاستان ده که م. که له نزیکه وه له گه ل برای به ریز کاک اکبر چاوپیکه وتنتان کرد. به راستی کاک ئه کبه ر پر پره له ئیراده ی پولایی و خامه یشی پره له هاواری ده ردو که سه ری که م ئه ندامان ، به لام زور جیگه ی خوشحالیه بوم که کاک ئه کبه ر کول نادات و به ردوام خه ریکی کاری ئه ده بی و خولقاندنی کاره جوانه کانیه تی. سه ر که وتنیان ئاواته خوازم.
واقعا تلاش کاک اکبر موفق قابل ستودنی است
امیدوارم با حمایت مسئولین در چاپ کتابش ، هم مسائل مالی و درمانی ، کمکی به این بزرگوار شود.
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هرکس نغمه خود خواند واز صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرم ان نغمه که مردم بسپارندبیاد
سه میرا سوبحانی
کاک ئه کبه ر ئه مت به ئیمه سه لماند که زور جار له ئه نجومه نی که م ئه ندامانی حه کمه ت دیواندره دا ده گوت که م ئه ندامی شانازیه. له خودا داواکارم بزه له سه ر لیوت قه د نه توری و هیوام ئه و هیواییه هیوات قه د نه فری. هه ر بژی به سه برزی سپاس
بهترینم آرزوی بهترین ها را برایت دارم.امیدوارم در تمام مراحل زندگیت موفق باشی.
سلام برادر گرامی از اینکه بر این مشکل غلبه کردی خوشحالم و این تقدیر الهی را به فال نیک بگیر و از تلاشت برای تشکر از زحمات پدر و مادرت خوشحالم انشاالله موفق و معید باشی
ممنونم بابت مطالب مفیدی که قرار میدید!