- بارانی خبر
- خبرنگار: هیوا محمدپور
- گروه خبری : تحلیلی
- تاریخ انتشار : 8 مرداد 1394, 16:24:00
واژه ای به نام بومی گزینی در کنکور، زیبا اما شاید ناعادلانه
هفته نامه ئامانج چاپ سنندج در جدیدترین شماره خود در مطلبی با عنوان ‘واژه ای به نام بومی گزینی در کنکور، زیبا اما شاید ناعادلانه’ به بررسی قانون بومی گزینی دانشگاه ها پرداخته است.
در ادامه این مطلب به قلم عادل آخکندی آمده است: سال هاست که این واژه دانش آموزان مناطق محروم را آزار می دهد، واژه ای به نام بومی گزینی اما به چه قیمتی؟
سال های بسیاری است که دولت این سیاست را اجرا می کند و البته در سال های اخیر بخصوص سال ۹۳ به بیشترین حد خود یعنی بالای ۶۵ درصد رسید که واقعا جای تامل دارد!!
برای مثال من دانش آموزی هستم که سال ها در مناطق محروم تحصیل نموده و زمانی که در کنکور پذیرش شده و رتبه نسبتا خوبی را کسب می کنم باز با توجه به این قانون مجبورا در دانشگاه محروم باید تحصیلاتم را ادامه دهم، آن هم دانشگاه هایی که اخیرا مجبور هستند به خاطر دریافت بودجه بیشتر و مطرح ساختن خود به جای پذیرش دانشجوی کارشناسی رو به پذیرش دانشجویان ارشد و دکتری بیاورند و دوباره شانس قبولی من حتی در دانشگاه منطقه ی خود نیز کاهش می یابد و چه بسا اگر مانند سایر داوطلبان مناطق برخوردار بودم می توانستم در دانشگاهی با امکانات چندین برابر، عملکردی بسیار بهتر از خود نشان دهم و موفق تر عمل نموده و بیشتر خدمت کنم.
مسئولان این سوال را پاسخ دهند که چرا دانش آموزی که در شهرستانی چون دیواندره که زادگاه بنده نیز می باشد (نویسنده مطلب) و بسیار باهوش تر و خوش فکرتر از یک دانش آموز تهرانی است ! اما برای پذیرش در دانشگاهی چون امیر کبیر (پلی تکنیک) اولویت به دانش آموز تهرانی است چون در تهران زاده شده !!! آیا دانشگاه استان های مناطق محروم همچون دانشگاه های مادر در کشور ، برخوردار از امکانات مختلف هستند؟؟ باید جواب را با هزاران خیر به گوش مسئولین رساند.
این مشکل اولیه را که بیان نمودم قضاوت را به خود افرادی که این مطلب را می خوانند می دهم چه افرادی که در منطقه ۱ قرار دارند و چه در مناطق ۲ و ۳ و دوست دارم صدای آنها را نیز بشنوم پس در بخش نظرات پایین پست منتظرتان هستم.
شاید یکی از جواب هایی که برای ایجاد و اجرای این قانون به ما داده شده آن است ، اگر دانشجویی از خانواده دور شود مشکلات جبران ناپذیری از نظر های متفاوت می بیند اما من که خود شخصا در مناطق محروم بوده و توانستم به زحمت در تهران تحصیل دانشگاهی را ادامه دهم چنین چیزی را مشاهده نکردم بلکه از نزدیک این را دیدم که موفقیت دانشگاه های بزرگ بیشتر به دانشجویان شهرستان وابسته بوده چون برای مثال اگر رتبه ی کشوری من ۲۰۰۰ باشد و در تهران بتوانم درس بخوانم ، همکلاسی من که خود تهرانی است با رتبه ی کشوری ۶۰۰۰ در این کلاس حضور دارد و قطعا من از نظر درسی نسبت به او تواناتر خواهم بود.
در مجموع به مسئولان محترم سازمان سنجش و یا مسئولانی که بانی این امر هستند پیشنهاد می کنیم در یک نظر سنجی بی طرفانه این قانون را به اشتراک بگذارند و بگذارند خود مردم در این رابطه تصمیم گیری نمایند.
بدون شک از دیگر دلایلی که برای اجرای قانون بومی گزینی بیان شده کاهش هزینه های بر دوش دولت است!! که این سخن بسیار غیر منطقی است .
دولت با اصلاح رشته های دانشگاهی مختلف و ایجاد بازار کار بسیار ساده می تواند میلیارد ها تومان صرفه جویی داشته باشد نه آنکه دانش آموزی که در منطقه ی محروم است این هزینه را بپردازد!
بروید و از فارغ التحصیلان رشته های مختلف بپرسید که آموزش های دانشگاهی تا چه اندازه توانسته آنها را برای بازار کار آماده کند به یقین می توانم بگویم که ۸۰ درصد آنها گویند کمتر از ۳۰ درصد!! که این آماری تکان دهنده است . دولت بودجه ای بسیار صرف آموزش می کند اما اینگونه به راحتی هدر می رود.
چرا دولت برای یک دانش آموز از دوره ی پیش دبستانی تا ارشد میلیون ها تومان هزینه می کند اما زمانی که به این شخص برای توسعه کشور نیازمند است با فرار مغزها مواجه می شود و چرا کشور ما باید آمار بسیار بالایی در فرار مغزها داشته باشد ؟؟؟ و این همه هزینه تلف شود و از طرف دیگر سایر کشور ها بر ضد خودمان از آن ها استفاده نمایند! و هزاران هزینه ی دیگر که در وسع این مطلب نمی گنجد.
آیا اساتید برجسته حاضر به زندگی در شهرهای کوچک هستند ؟ که در دانشگاه های مناطق محروم فعالیت کنند باز جز تعدادی اندک پاسخ منفی است. دانشگاه های بزرگ خود درآمد زا نیز هستند و می توانند تا اندازه ای برخی از بودجه های خود را تامین سازند اما قطعا دانشگاه های کوچکتر چنین توانی را نداشته و نیاز به توجه بیشتری دارند.
جالب است که بدانید بیشترین میزان تاثیر بومی گزینی در رشته های پرطرفدار است!! به گفته سازمان سنجش که در سال ۸۸ عنوان شده : تغییر بومی گزینی در ۱۳ رشته پر طرفدار در رشته های مهندسی برق، مهندسی مکانیک، مهندسی کامپیوتر، مهندسی عمران، مهندسی معماری، مهندسی صنایع (در گروه آزمایشی ریاضی و فنی)، پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و دامپزشکی (در گروه آزمایشی علوم تجربی)، حقوق، روانشناسی و حسابداری (در گروه آزمایشی علوم انسانی ) صورت خواهد گرفت.
بومی گزینی نه تنها یک دانش آموز مستعد شهرستانی را از دانشگاه خوب محروم می کند بلکه او را از یک محیط شغلی مساعد نیز محروم می سازد!!
از طرفی افرادی که بومی شهرهای بزرگ هستند بسیار با این قانون موافق اند و این مساله ای بدیهی است چراکه بسیار به نفع آنها خواهد بود. در اینجا بیان می کنیم که بومی گزینی قطعا در مواردی مناسب بوده اما به نفع همه نیست.
پس اعلام می داریم که رقابت بین داوطلبان می بایست رقابت علمی و گزینش آنان بر مبنای شایستگی های علمی باشد و هیچ عامل دیگری نباید حق دسترسی افراد به فرصت ها و دانشگاه های برتر را محدود کند (معاون فنی آماری سازمان سنجش )
احتمالا تا این جا توانسته باشیم به خوبی صدای خود را به گوش مسئولان خدوم نظام جمهوری اسلامی ایران رسانده باشیم.
میدانیم در رشته ای چون پزشکی با اختصاص بیشتر بومی گزینی مشکل نیروی انسانی و متخصص در یک منطقه محروم حل می شود این کاملا درست است اما دولت می تواند به جای این کار ، مانند رشته های دبیری از پزشکان تعهد خدمت بگیرد و این نیز هیچ تفاوتی با کار قبلی ندارد.
پیشنهاد می شود در وهله ی اول وضعیت دانشگاه های مراکز استان های درجه ۲ و ۳ توسعه قابل قبولی یابد سپس قانون بومی گزینی حتی تا ۹۰ درصد هم اجرا گردد آن وقت است که خواهیم گفت این قانون نه تنها منصفانه است بلکه یک ضرورت است.
البته بومی گزینی قوانین و تبصره های خاص خود را دارد اما باز ناعادلانه می باشد.
هدف بارانی نیوز گسترش اطلاع رسانی است. لذا انتشار این مطلب به معنای تائید محتوای آن نیست
شما هم نظر خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات بنویسد بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد