- بارانی خبر
- خبرنگار: هیوا محمدپور
- گروه خبری : در حاشیه
- تاریخ انتشار : 28 آبان 1393, 14:23:37
جایگاه رسانه در قوانین ایران کجاست؟
روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت و ویدئو تعدادی از رسانههایی هستند که هر روز با آنها سر و کار داریم، آنقدر که گاهی بیشتر ساعتهای روز را به آنها اختصاص میدهیم.
روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت و ویدئو تعدادی از رسانههایی هستند که هر روز با آنها سر و کار داریم، آنقدر که گاهی بیشتر ساعتهای روز را به آنها اختصاص میدهیم. رسانه در نوع آموزشی آن، ﺑﻪ همه اﻣﻜﺎﻧﺎﺗﯽ گفته ﻣﯽﺷﻮد ﻛﻪ ﺷﺮاﯾﻄﯽ را به وجود آورﻧﺪ تا اﻃﻼﻋﺎت، رﻓﺘﺎرها و مهارتهای ﺟﺪﯾﺪی را آموزش یا انتقال دهند. در سال ۱۲۱۶ با انتشار «کاغذ اخبار» به مدیریت «میرزا صالح شیرازی» ایران وارد جهان رسانهای شد و این در حالی است که این تاریخ در جهان غرب، به ۴۰۰ سال پیش برمیگردد. به بهانه برگزاری نمایشگاه مطبوعات که فعالیت آن، آخر هفته گذشته به پایان رسید، به بررسی قوانین مربوط به رسانه در کشورمان میپردازیم.
ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﯾﮏ رﺳﺎﻧﻪ
رسانهها بستر و مجاری طبیعی تهیه و توزیع اطلاعات در جامعه برای شهروندان هستند و موجب میشوند نیروهای اجتماعی، ضمن وقوف و آگاهی به حقوق خویش، سهم خود را از قدرت طلب کنند. نگاهی اجمالی به تلاشهای در حال انجام در حوزه رسانههای منطقهای و جهانی، این واقعیت تلخ را آشکار میکند که اغلب رسانههای مسلط جهان، اعم از مکتوب، صوتی و تصویری، عملاً به ابزاری در خدمت استکبار جهانی تبدیل شدهاند. این رسانهها با هدف ترسیم سیاستهای بینالمللی و منطقهای، ترویج فرهنگ غربی، لیبرالیسم و سکولاریسم، نفی تنوع فرهنگی و تشویق به تمرد از اصول و ارزشهای دینی، قومی و ملی فعالیت میکنند.
پیدایش انواع رسانههای نوین، شیوه اطلاعرسانی را دگرگون کرده است، به طوری که رسانه در میان رویداد و مردم، مسیری مجازی ایجاد کرده و در مدلهای رسمی، نیمهرسمی یا غیررسمی که بر خبرگزاریها و سایتهای رسمی، وبلاگها و سایتهای نسبتاً معتبر دلالت دارد، ساز و کار خاصی برای اطلاعرسانی و اطلاعیابی تعریف کرده است.
کارکردهای رسانه
در دوره گذار از جامعه سنتی به جامعه جدید، آنچه بیش از همه اهمیت دارد، چگونگی رشد رسانهها است. ویژگی اصلی رسانهها، فراگیری و همهجا بودن آنها است. رسانهها میتوانند یک کلاس بیدیوار با میلیاردها شنونده تشکیل دهند. آنها وظیفه حراست از محیط را بر عهده دارند. باید همبستگی کلی را بین اعضای جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی ایجاد کنند و مسئولیت انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر را بر دوش دارند. «استوارت هال» جامعه را به صورت مداری بسته تعریف میکند که رسانههای جمعی به عنوان شاهراه در فرآیند هویتبخشی در جامعه نقش پیدا میکنند. رسانهها، هم حرکت و پویایی و سرزندگی را تقویت و تولید میکنند و هم رخوت و تنبلی و سستی را. از یک سو احساسهای عاطفی، محبت و صداقت را برمیانگیزند و از سوی دیگر احساس زشتی، دشمنی، بیاعتمادی، دروغ و خشونت را زنده میکنند. این کارکرد به طور طبیعی موجب پیدایش تضاد درونی-رفتاری در مقیاس فردی و اجتماعی میشود. وظایف خبری و آموزشی نیز یکی از کارکردهای رسانهها است. مثلاً با دیدن فیلمهای مربوط به زندگی، ممکن است عقیده جوانان درباره اخلاق و شرایط زندگی دگرگون شود و حتی گرایش آنها به زندگی
تغییر کند.
ﺗﻮان آﻣﻮزﺷﯽ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ
ﻣﺮدم به صورت ارادی ﯾﺎ ﺑﺪون ﻗﺼﺪ، از ﻫﺮ رﺳﺎﻧﻪای تأثیر میپذیرند، ﻣﺸﺮوط ﺑﺮ آﻧﻜﻪ ﻣﺤﺘﻮای آﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ اﯾﺸﺎن راﺟﻠﺐ ﻛﻨﺪ. ﺗﻮان آﻣﻮزﺷﯽ ﻫﺮ رﺳﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺣﺪی ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع، ﺷﻜﻞ و اﻫﺪاف آﻣﻮزﺷﯽ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎرﺑﺴﺘﮕﯽ دارد. برخی پژوهشها نشان دادهاند که تلویزیون گستردهترین رسانه است و کمتر تخصصی شده است. رادیو نیز دارای همین ویژگی است. در مقابل، کتاب به عنوان رسانهای که در اصل به نیازهای هویت شخصی پاسخ میدهد، روزنامهها به عنوان وسیله ارضای نیازهای اطلاعاتی و همچنین سینما به عنوان وسیلهای برای ارضای نیاز به سرگرمی عمل میکنند.
مهمترین رسانهها
این پرسش که «مهمترین رسانه کدام است؟» همواره مورد توجه متخصصان رسانه بوده است. بیتردید پاسخ دادن به این پرسش کار آسانی نیست، چرا که میزان تأثیرگذاری رسانهها با توجه به مخاطبان، نحوه ارائه محتوا و بسیاری عوامل دیگر، متفاوت است. با این حال، در یک منظر کلی میتوان گفت که رسانههای شنیداری (شامل رادیو، نوارهای شنیداری مثل لوح فشرده و کاست، تلفن و مانند اینها) و رسانههای تصویری (مانند تلویزیون) تأثیرگذارترین رسانهها در بیشتر مناطق جهان هستند.
در میان این رسانهها، رادیو اهمیت ویژهای دارد. امروزه کمتر کسی است که به نقش این رسانه در شکلدهی به افکار عمومی و تقابل رسانهای میان کشورها و جمعیتهای سیاسی واقف نباشد. برخی صاحب نظران تا آنجا پیش رفتهاند که یکی از دلایل فروپاشی بلوک شرق و شوروی سابق را فعالیت «رادیو آزادی» دانستهاند.
رسانه کجای قانون است؟
اکنون و پس از بررسی اهمیت رسانهها، باید دید حقوق رسانهها در چه جایگاهی قرار دارد. واقعیت این است که جای دادن این شعبه از حقوق هم مانند سایر شعبهها، در جایگاه معین و محدودی از تقسیمبندهای حقوقی موجود در کشور دشوار و بلکه ناممکن است. به عبارتی حقوق رسانهها که از نوع حقوق داخلی (یا ملی) به شمار میرود، هم با شعبههایی از حقوق عمومی ارتباط پیدا میکند و هم با شعبههایی از حقوق خصوصی. مثلاً بسیاری از اصول مسلم حقوق رسانهها، نظیر آزادی بیان و آزادی نشر، از جمله حقوق اساسی است، چنانکه جرایم ارتکابی آنها به یک اعتبار، از زیرمجموعههای حقوق جزای کشور محسوب میشود.
از سوی دیگر، قوانین رسانهای و از جمله قانون مطبوعات، به دلیل کوتاهی و اختصار، در مورد بسیاری از موضوعات مهم سکوت کرده و به همین دلیل، در آن موارد باید تابع قوانین عامی نظیر حقوق مدنی یا حقوق تجارت بود، همانگونه که هرگاه از طریق رسانهها به شخصی خسارت وارد آید، دادرسی بر اساس قواعد کلی مسئولیت مدنی خواهد بود. به این ترتیب، در هر قسمت از حقوق رسانهها، قواعد و مقررات خاص آن بخش حاکم است و در نتیجه، برخی مقررات این حوزه آمرانه هستند و برخی دیگر تکمیلی که با توافق طرفین، میتوان آن را به کناری نهاد. برخی جرایم عمومی هستند و برخی خصوصی و… تعیین تکلیف هر قسمت را باید هنگام بحث درباره آن جستوجو یا به مدد ذوق سلیم، استنباط کرد.
ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﯾﮏ رﺳﺎﻧﻪ
رسانهها بستر و مجاری طبیعی تهیه و توزیع اطلاعات در جامعه برای شهروندان هستند و موجب میشوند نیروهای اجتماعی، ضمن وقوف و آگاهی به حقوق خویش، سهم خود را از قدرت طلب کنند. نگاهی اجمالی به تلاشهای در حال انجام در حوزه رسانههای منطقهای و جهانی، این واقعیت تلخ را آشکار میکند که اغلب رسانههای مسلط جهان، اعم از مکتوب، صوتی و تصویری، عملاً به ابزاری در خدمت استکبار جهانی تبدیل شدهاند. این رسانهها با هدف ترسیم سیاستهای بینالمللی و منطقهای، ترویج فرهنگ غربی، لیبرالیسم و سکولاریسم، نفی تنوع فرهنگی و تشویق به تمرد از اصول و ارزشهای دینی، قومی و ملی فعالیت میکنند.
پیدایش انواع رسانههای نوین، شیوه اطلاعرسانی را دگرگون کرده است، به طوری که رسانه در میان رویداد و مردم، مسیری مجازی ایجاد کرده و در مدلهای رسمی، نیمهرسمی یا غیررسمی که بر خبرگزاریها و سایتهای رسمی، وبلاگها و سایتهای نسبتاً معتبر دلالت دارد، ساز و کار خاصی برای اطلاعرسانی و اطلاعیابی تعریف کرده است.
کارکردهای رسانه
در دوره گذار از جامعه سنتی به جامعه جدید، آنچه بیش از همه اهمیت دارد، چگونگی رشد رسانهها است. ویژگی اصلی رسانهها، فراگیری و همهجا بودن آنها است. رسانهها میتوانند یک کلاس بیدیوار با میلیاردها شنونده تشکیل دهند. آنها وظیفه حراست از محیط را بر عهده دارند. باید همبستگی کلی را بین اعضای جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی ایجاد کنند و مسئولیت انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر را بر دوش دارند. «استوارت هال» جامعه را به صورت مداری بسته تعریف میکند که رسانههای جمعی به عنوان شاهراه در فرآیند هویتبخشی در جامعه نقش پیدا میکنند. رسانهها، هم حرکت و پویایی و سرزندگی را تقویت و تولید میکنند و هم رخوت و تنبلی و سستی را. از یک سو احساسهای عاطفی، محبت و صداقت را برمیانگیزند و از سوی دیگر احساس زشتی، دشمنی، بیاعتمادی، دروغ و خشونت را زنده میکنند. این کارکرد به طور طبیعی موجب پیدایش تضاد درونی-رفتاری در مقیاس فردی و اجتماعی میشود. وظایف خبری و آموزشی نیز یکی از کارکردهای رسانهها است. مثلاً با دیدن فیلمهای مربوط به زندگی، ممکن است عقیده جوانان درباره اخلاق و شرایط زندگی دگرگون شود و حتی گرایش آنها به زندگی
تغییر کند.
ﺗﻮان آﻣﻮزﺷﯽ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ
ﻣﺮدم به صورت ارادی ﯾﺎ ﺑﺪون ﻗﺼﺪ، از ﻫﺮ رﺳﺎﻧﻪای تأثیر میپذیرند، ﻣﺸﺮوط ﺑﺮ آﻧﻜﻪ ﻣﺤﺘﻮای آﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ اﯾﺸﺎن راﺟﻠﺐ ﻛﻨﺪ. ﺗﻮان آﻣﻮزﺷﯽ ﻫﺮ رﺳﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺣﺪی ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع، ﺷﻜﻞ و اﻫﺪاف آﻣﻮزﺷﯽ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎرﺑﺴﺘﮕﯽ دارد. برخی پژوهشها نشان دادهاند که تلویزیون گستردهترین رسانه است و کمتر تخصصی شده است. رادیو نیز دارای همین ویژگی است. در مقابل، کتاب به عنوان رسانهای که در اصل به نیازهای هویت شخصی پاسخ میدهد، روزنامهها به عنوان وسیله ارضای نیازهای اطلاعاتی و همچنین سینما به عنوان وسیلهای برای ارضای نیاز به سرگرمی عمل میکنند.
مهمترین رسانهها
این پرسش که «مهمترین رسانه کدام است؟» همواره مورد توجه متخصصان رسانه بوده است. بیتردید پاسخ دادن به این پرسش کار آسانی نیست، چرا که میزان تأثیرگذاری رسانهها با توجه به مخاطبان، نحوه ارائه محتوا و بسیاری عوامل دیگر، متفاوت است. با این حال، در یک منظر کلی میتوان گفت که رسانههای شنیداری (شامل رادیو، نوارهای شنیداری مثل لوح فشرده و کاست، تلفن و مانند اینها) و رسانههای تصویری (مانند تلویزیون) تأثیرگذارترین رسانهها در بیشتر مناطق جهان هستند.
در میان این رسانهها، رادیو اهمیت ویژهای دارد. امروزه کمتر کسی است که به نقش این رسانه در شکلدهی به افکار عمومی و تقابل رسانهای میان کشورها و جمعیتهای سیاسی واقف نباشد. برخی صاحب نظران تا آنجا پیش رفتهاند که یکی از دلایل فروپاشی بلوک شرق و شوروی سابق را فعالیت «رادیو آزادی» دانستهاند.
رسانه کجای قانون است؟
اکنون و پس از بررسی اهمیت رسانهها، باید دید حقوق رسانهها در چه جایگاهی قرار دارد. واقعیت این است که جای دادن این شعبه از حقوق هم مانند سایر شعبهها، در جایگاه معین و محدودی از تقسیمبندهای حقوقی موجود در کشور دشوار و بلکه ناممکن است. به عبارتی حقوق رسانهها که از نوع حقوق داخلی (یا ملی) به شمار میرود، هم با شعبههایی از حقوق عمومی ارتباط پیدا میکند و هم با شعبههایی از حقوق خصوصی. مثلاً بسیاری از اصول مسلم حقوق رسانهها، نظیر آزادی بیان و آزادی نشر، از جمله حقوق اساسی است، چنانکه جرایم ارتکابی آنها به یک اعتبار، از زیرمجموعههای حقوق جزای کشور محسوب میشود.
از سوی دیگر، قوانین رسانهای و از جمله قانون مطبوعات، به دلیل کوتاهی و اختصار، در مورد بسیاری از موضوعات مهم سکوت کرده و به همین دلیل، در آن موارد باید تابع قوانین عامی نظیر حقوق مدنی یا حقوق تجارت بود، همانگونه که هرگاه از طریق رسانهها به شخصی خسارت وارد آید، دادرسی بر اساس قواعد کلی مسئولیت مدنی خواهد بود. به این ترتیب، در هر قسمت از حقوق رسانهها، قواعد و مقررات خاص آن بخش حاکم است و در نتیجه، برخی مقررات این حوزه آمرانه هستند و برخی دیگر تکمیلی که با توافق طرفین، میتوان آن را به کناری نهاد. برخی جرایم عمومی هستند و برخی خصوصی و… تعیین تکلیف هر قسمت را باید هنگام بحث درباره آن جستوجو یا به مدد ذوق سلیم، استنباط کرد.
نویسنده: میثم توســــلی
شما هم نظر خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات بنویسد بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد