- بارانی خبر
- خبرنگار: هیوا محمدپور
- گروه خبری : تحلیلی, خبر
- تاریخ انتشار : 20 بهمن 1392, 22:08:22
شاخص های فرهنگی و هویتی لباس های محلی
یاداشت/ لباسهای محلی ایرانی و مساله حجاب
مردمان سلسله جبال زاگرس ظاهراً تحت تاثیر رسوم بابلیان قرار گرفته بوده مثلا در مورد لباس چنین بود . در سمت شرقی جبال مذبور لباسی که لولوبیان در حفراره سوم قبل از میلاد می پوشیدند ( بعضاً اطلاع داریم) معمول بوده است روی نیم تنه (پیراهنی آستین کوتاه – تا زانو ) پوستی افکنده ، برشانه چپ استوار می ساختند و گاهی پوست را از زیر کمربند رد می کردند : مردم ثروتمند پوست یوزپلنگ و مستمندان پوست گوسفندان به کار می بردند . لباس ماننائیان و دیگر قبایل اتحادیه ماد و خود مادیان همین گونه بوده .
لباس مادها عبارت بوده از پیراهنی گشاد ( ساراپیس) با آستین های بلند و شلواری گشاد و چین دار ، که در واقع دامن درازی بود که میان دو پا جمع کرده بودند، و بالاپوشی کوتاه از پارچه رنگارنگ و یا کارزده از پشم . این نوع لباس را با شلقی که بر سر می کشیدند تکمیل می کرد ظاهرا این لباس در قرن هفتم ق.م همزمان و همراه رواج کیش قبایل شرقی ماد و زبان رسمی ایرانی در سراسر خاک ماد متداول گشت.
و در قرن ششم ق.م پارسیان نیز آن را پذیرفتند . لباس بلند و پرچین ، که همواره در نگاره های تخت جمشید به چشم می خورد و شاه نیز آن را بر تن دارد ، لباس مشخص پارسیان و هخامشیان است. از جمله تدابیر کورش به منظور توسعه اتفاق و اتحاد امپراتوری یکی این بود که خود را به لباس مادی ها ملبس می کرد و عموم یارانش نیز در این امر به او اقتدار می کردند کوروش معتقد بود که لباس مادی ها این حسن را دارد که چون بر تن می کنند عیوب بدن را می پوشاند و مرد و زن را برازنده و زیبا جلوه گر می سازد.
کفش مادی ها راحت به پا می رود و از همه حیث مناسب است . از قلم زنی های هنرمندان سکاها که از لباس زنان خود به تصویر کشیده اند ، معمولا روی پیراهنشان ، شنلی با آستین های بلند آویزان می پوشیدند و برای پوشاندن سر ، روسری می انداختند..
برخی زنان شنل بزرگی می پوشیدند که با پولک های طلایی سه گوش یا گرد تزئین می شد ؛ زنان فقیر به جای آن پولک های برنزی می زدند به این ترتیب راز لباسهای چین دار بسیار بلندی گشوده می شود که انتهای آن روی زمین کشیده می شد.
شاید لباسهای چین دار و بلند ایرانی ، خصوصا در منطقه زاگرس در زمان دارویش هخامنشی به تکامل رسید . در ایران باستان و در محلات مختلف آن ، با لباسی سرو کار داریم که از سه نوع پارچه مختلف تشکیل شده است به عنوان شال دور کمر شالی بزرگ پیچیده می شد که چین های لباس در جلو و عقب با مهارت تمام در زیر آن قرار می گیرد. از این شال برای درست ایستادن چینها نیز استفاده می شود. بایک کمربند معمولی مهارکردن این همه پارچه ممکن نبود و علاوه بر این امکان دست یافتن به نظم در حالت چینها تا این اندازه میسر نمی شد. حتی اسکندر مقدونی نیز افتخار برتن کردن لباسهای مادی را به سربازان و قهرمانان خود توصیه می نمود و گاها به صورت هدیه و پیشکش به برندگان مسابقات می داد.
این جمله که اسکندر ایرانی ها را شکست داد و از لباس ایرانی شکست خورد بسیار معروف است و شکی در این نیست که در میان ایرانیان باستان ، بالاترین حقوق را خیاطان دریافت می کردند . حتی نام یکی از ماههای ایرانی که ماه ششم(برابر ماه سپتامبر مسیحی ) و مقارن برداشت محصول است ، از کتان و پنبه گرفته اند نام این ماه « کرپسیه» «کرپاسه » بود . این نشان از اهمیت اجتماعی لباس، پارچه و پوشیدگی در میان محلات ایران ، خصوصا زاگرس نشینان در عهد باستان و پیش از اسلام می باشد این شیوه لباس پوشیدن در میان زنان و مردان ایرانی با ورود اسلام از بین نرفت و حتی با روحیه اسلامی و اخلاقی ایدئولوژی دینی نیز سازگاری تمام و عیار داشت به همین دلیل از نگرش تاریخی چنین بر می آید که برهنگی در میان اقوام ایرانی محلی از اعراب نداشته است.
+ از دلایل و علت های این حضیصه می توان به فاکتورهایی مثل جغرافیا ، آب و هوا ، ساختار اجتماعی و … اشاره نمود اما متانت ، اخلاق و روحیه اجتماعی مردمان ایران همیشه لباس و پوشیدگی جزئی از زندگی خود به حساب آورده است . جدایی از این قضایا باید فاکتور فرهنگی و هویتی را به آن افزود که امروزه در میان فرهنگ های متفاوت ایرانی ، لباس و فرم دوخت آن جایگاهی بس ارزنده و افتخار آمیز دارد.
کردها ، بلوچ ها ، آذری ها ، لرها ، عرب ، ترکمن ها ، گیلک ها و … که همگی موزاییک ایران را تکمیل می نمایند ، همگی در نوع پوشش زنانه و مردانه خود به دید فرهنگی و هویتی می نگرند. هرچند که در دوران معاصر با رواج ایده به اصطلاح تجدد و مدرنیته سعی در یکنواخت کردن فرهنگ ها و تغییر و کشف لباس و حجاب داشتند. که نمونه بارز آن رضاخان پهلوی بود. اما مردمان ایران در مقابل این سیاست تا پای جان مقاومت نمودند که نمونه بارز این مقاومت را در میان ایل پشدری در سردشت مشاهده می کنیم و اکنون هم می بینیم که اقوام ایرانی لباس محلی و پوشش منطقه ای خود را با چنگ و دندان حفظ نموده اند . در این میان می توان به لباسها محلی کردها اشاره نمود که بر اساس تحقیقات تاریخی ، این شیوه دوخت و پوشش به عصر عیلامی و مادها برمی گردد و از حدود ۴۰۰۰ سال قبل تاکنون به انواع و شیوه های متفاوتی اما با کالبدی مشخص و چهار چوبی فرهنگی باقیمانده است که جدا از بعد فرهنگی و هویتی آن ، دارای بار معنوی و اخلاقی نیز می باشد.
حجب و حیا را که هر آدمیزادی باید در سر لوحه زندگی خود قرار دهد، اعم از زن و مرد ، باید در نحوه پوشش و آراستگی انسانها جستجو نمود. دین های مختلف و عقاید متفاوت همگی برطرق پوشیدگی آدمیان نظر داده اند اما نباید فراموش نمود که از نظر روانی و درونی لباس نیز نوعی امنیت ایجاد می کند و این خصیصه ریشه در سنت های دیرینه ما دارد و امروزه به یکی از عوامل فرهنگی و هویتی نیز به حساب می آید.
روزنامه همشهری /احمد چوپانی- دانشجوی دکتری تاریخ – عضو عالی شورای استانها
شما هم نظر خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات بنویسد بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد
مطلب قشنگی بود
بفکرپرکردن چاله وچوله های شهرمان هم باشید
میدانم فصل کارعمرانی نیست حالا
کردها عده ی کمی در محلی خاص نیستند که قوم و لباس آنها محلی خوانده شود درست بود جناب می نوشتند ملت کرد و لباس آنها
جناب به مسائلی اشاره کرده بود پسندیدم ولی دانشجوی دکترا ی تاریخ باید به خوبی تفاوت ملت و قوم را بشناسد ، همچنین وسعت ایران ،زاگرس و مزو پتامی و سایر مناطق را درک کند و از آن تعبیر به محل نکند ولباس این پهنای جغرافیایی را لباس محلی ننامد.
کار فرهنگی در کنار مسائل عمرانی بصورت جدی از طرف شوراهای عزیز تداوم خواهد داشت این تنها یکی از دهها ایده ایست که تا بحال شوراها به اثبات رسانده اند. باید به آنها خسته نباشید گفت.
کافیست فصل بهار برسد بعد ببینید که شهردار محترم و شوراهای بزرگوار برای عمران شهری چه برنامه های جامعی دارند . چال و چوله که جای خود دارد زیرا اینها از جزئی ترین و ساده ترین کارهای شهرداری است.
دست نویسنده ی محترم درد نکند واقعا مطلب علمی و در خور تحسین ارائه داده اند.
عالی بود دکتر شما به نکات مهمی اشاره کردید بدون شک ایده های شما علم شما کمک شایانی به پیشرفت شهرمان خواهد نمود هم در بعد فرهنگی و هم در مسایل شهر سازی و کارهای عمرانی موفق باشید
درود بر دکتر چوپانی عزیزافرین متن به جای نوشتین
توسعهی فرهنگی به تلقی از فرهنگ، عاملیت انسان و تعریف ایدهآلهای جامعهی انسانی بستگی دارد. بر این اساس، در هر فرهنگی، این مؤلفه هابه گونهای تعریف شده که ممکن است با تعریف آنها در فرهنگ دیگر، تفاوت داشته باشد. پرسش اصلی اینجاست که اگر نهادهای بینالمللی چون یونسکو با گونهای از تلقی دست به تدوین چنین شاخصهایی زده باشند و این تلقی با تلقی جامعهای مثل ایران و بویژه کردستان تفاوت داشته باشد، آیا میتوان از تبادل فرهنگی بین دو جامعه سخن گفت یا اینکه تن ندادن یک فرهنگ بومی به چنین شاخصهایی منجر به انزوای بیشتر آن از سمت جامعهی جهانی میشود و نیز قدرت فرهنگ آن جامعه را در عرصهی بینالمللی کاهش میدهد؟؟
با سلام خدمت معلم دلسوز استاد گرامی جناب آقای چوپانی من به شخصه شمارو تحصین میکنم که همیشه فرهنگ کردی رو ستایش کرید و از ایزد منان ارزو توفیق روز افزون خواستارم
وای به حال مردم شما فقط برای مردم فریب دادن در زمان انتخابات لباس محلی میپوشیدید حالا دم ازمقاله لباس محلی میزنید
برید پول حسین صفامنش و بدید بعد حرف بزنید
اقای چوپانی قبل انتخابات قول های زیادی داده بودی چی شدبه همین زودی یادتون رفت یا نه فقط برای رأی اینهارو میگفتید.لطف کنید به جای شرح دادن لباس مادها و نمیدونم چی چی به فکر آسفالت کردن کوچه ها باشید.