- کد خبر: 15195
- خبرنگار: بارانی نیوز
- گروه خبری : اجتماعی, کردستان, گفتگو, ویژه
- تاریخ انتشار : 19 فروردین 1404, 00:42:15
شعله رقصید، ریشه خشکید؛ طبیعت کردستان در محاصره سود و سکوت
وقتی جنگلی میسوزد، انگار تکهای از من سوخته است. این جمله از فرهاد مولودی، فعال محیط زیست، نمادی است از دردی که هر تغییر اقلیمی و هر آتشسوزی در دل طبیعت کردستان ایجاد میکند. در حالی که سودجوییها و بیتفاوتیها به نابودی منابع طبیعی دامن میزنند، صدای مولودی همچنان در برابر سکوت مسئولان طنینانداز است، همانطور که زمین و جنگلهای غرب کشور در حال محاصره شدن هستند.
آتش سوزی جنگل های کردستان
بارانی خبر – در قلب زاگرس، جایی که درختان بلوط زمانی قامتشان را با غرور به آسمان میسپردند، حالا صدای تبرها و شعلههای آتش، سمفونی تلخی برای طبیعت مینوازند. استان کردستان، با پهنهای از کوهستانها، جنگلها و دشتهایی که قرنها زیستبوم هزاران گونه بودهاند، در سالهای اخیر به میدان خاموشی برای منابع طبیعیاش تبدیل شده است. تغییرات اقلیمی، بیتوجهی مدیریتی و توسعه بیضابطه، زاگرس را در وضعیتی بحرانی فرو بردهاند؛ وضعیتی که دیگر نمیتوان تنها با آمار و نمودار توصیفش کرد، بلکه نیاز به صداهایی دارد که از دل میدان برخاستهاند.
فرهاد مولودی، کارشناس ارشد جغرافیای طبیعی و سخنگوی انجمن مردمی «سبز چیا»، یکی از همین صداهاست. او، نه در پشت درهای بستهی ادارات، بلکه در کوهها، جنگلها و میان مردم، دههای از زندگیاش را صرف آگاهیبخشی، آموزش و دفاع از طبیعت کرده است. مولودی از آن دسته فعالانیست که زبانش تند نیست، اما سخنش برنده است؛ چرا که سخن از واقعیتی دارد که هر روز در برابر چشمان ما در حال رخ دادن است: مرگ تدریجی زاگرس.
در مصاحبهای مفصل با او به روند فرسایش منابع طبیعی در کردستان، نقش مردم، رسانهها، دستگاههای دولتی و نیز سازمانهای مردمنهاد در این مسیر پرچالش نگاهی انداختهایم. مولودی، با ترکیبی از تخصص علمی و تجربه میدانی، از ریشههای بحران سخن میگوید؛ از خطاهای مدیریتی تا بیبرنامگی نهادها، از تغییر کاربری اراضی تا فقدان آموزش عمومی، و در این میان از امیدی که هنوز زنده است به شرط آنکه امروز برای فردا فکری کنیم.
این گفتوگو، تلاشی است برای شنیدن صدای طبیعت از زبان یکی از وفادارترین مدافعانش. خواندن آن، فرصتیست برای درنگی دوباره بر این پرسش اساسی: در برابر فروریختن آرام آرام جنگلها، چه سهمی در نجات یا نابودیشان داریم؟
فرهاد مولودی فعال محیط زیستی کردستان
شما سالهاست که در حوزه محیطزیست و حفاظت از منابع طبیعی فعالیت دارید. اگر بخواهید وضعیت کنونی منابع طبیعی کردستان را در چند جمله توصیف کنید، چه میگویید؟ آیا وضعیت نسبت به گذشته بهتر شده یا رو به وخامت است؟
بدون تردید، منابع طبیعی کردستان امروز در یکی از حساسترین و بحرانیترین دورههای خود قرار دارند. تغییرات اقلیمی در سطح جهان، طبق اعلام سازمان جهانی هواشناسی، در منطقه خاورمیانه و بهویژه زاگرس حدود هفت برابر میانگین جهانی تأثیر گذاشته است. این تغییرات، اقلیم منطقه را از تعادل خارج کردهاند. همچنین با کاهش بارندگیها، تغییر نوع بارشها از برف به باران، و ورود آلایندهها به منابع آبی، هم کیفیت و هم کمیت منابع آبی کردستان به شدت کاهش یافته است.
جنگلهای زاگرس در معرض تهدید بیماریها، قطع بیرویه درختان و قاچاق چوب هستند و مراتع نیز به دلیل تبدیل شدن به باغ و تغییر کاربری، در حال از بین رفتناند. آلودگیهای ناشی از ورود فاضلابهای صنعتی و شهری به رودخانهها نیز وضع آبی منطقه را نگرانکننده کرده است. همه این عوامل در کنار کمتوجهی مسئولان، ترکیبی از تهدیدهای جدی را به وجود آورده که آینده منابع طبیعی منطقه را در هالهای از ابهام فرو برده است.
جنگلهای زاگرس با خطراتی نظیر قاچاق چوب و آتشسوزی روبهرو هستند. بهنظر شما چرا با وجود هشدارهای فراوان، تخریب جنگلها همچنان ادامه دارد؟
مهمترین بحرانی که امروز گریبانگیر زاگرس شده، قطع درختان برای تبدیل زمینها به باغ انگور است؛ یعنی تبدیل اموال ملی به املاک شخصی. قاچاق چوب و آتشسوزیهای عمدی نیز بر وخامت اوضاع افزودهاند. متأسفانه کاهش دامداری سنتی موجب تغییر کاربری گسترده مراتع شده است. ضعف قانون، نبود اراده اجرایی برای برخورد با متخلفان، و بیتفاوتی دستگاههای نظارتی، عامل تداوم این تخریبها هستند. برای نمونه، در مریوان بیش از ۲ هزار مورد تصرف ثبت شده، اما برخورد مؤثری صورت نگرفته است.
آیا عدم حمایت اقتصادی از جوامع محلی عامل اصلی این تخریبهاست؟
بدون شک مسائل اقتصادی نقش دارند، اما همه ماجرا این نیست. متأسفانه پدیدههایی مانند زیادهخواهی، چشم و همچشمی و سودجویی باعث شده که حتی افراد غیر بومی، که کسبوکارشان هیچ ربطی به طبیعت ندارد، وارد فرآیند تخریب شوند. این باغها معمولاً بازدهی اقتصادی ندارند. بهطور مثال، سال گذشته بهدلیل پایین بودن قیمت انگور، حتی بسیاری از باغها برداشت محصول هم نکردند.
چرا آتشسوزیها همچنان کنترلناپذیرند؟
جنگلهای زاگرس بهدلیل بارندگیهای فصلی، پوشش گیاهی انبوهی در کف جنگل دارند که در فصل گرما به سوختی برای آتش تبدیل میشود. کاهش دامداری باعث باقی ماندن این پوشش گیاهی و در نتیجه، گسترش سریع آتشسوزی شده است. از سوی دیگر، نیروهای مقابله با حریق آموزشدیده و کافی نداریم. در کنار این، آتشسوزیهای عمدی نیز وجود دارند و تا زمانی که برخورد قضایی با عاملان صورت نگیرد، نباید انتظار بهبود داشته باشیم.
آتش سوزی جنگل های کردستان
سیاستگذاریهای کلان چقدر به محیطزیست اولویت میدهند؟
صادقانه بگویم، سیاست مشخصی برای حفاظت از محیطزیست در کردستان وجود ندارد. بیشتر اقدامات شعاری هستند و در میدان عمل، چیزی دیده نمیشود. کاشت درخت به تنهایی کافی نیست؛ ما به مدیریت جنگلها و حمایت از آنها نیاز داریم. جنگلداری باید جایگزین درختکاریهای نمادین شود.
آیا پروژههای عمرانی بدون ارزیابی زیستمحیطی در کردستان اجرا شدهاند؟ چه پیامدی داشتهاند؟
سدسازی، جادهسازی و شهرکسازیها اغلب بدون ارزیابیهای زیستمحیطی انجام میشوند. سدی که روی دریاچه زریبار ساخته شد نمونهای است که با خشکاندن چشمههای کف دریاچه زریبار، حیات آن را تهدید کرده است. یا در مورد جاده کمربندی اطراف زریبار، ۲۷ هزار مترمربع از اراضی تالاب تصرف شده است. این اقدامات بدون در نظر گرفتن ارزیابیهای زیستمحیطی، منجر به فجایع جدی در آینده خواهد شد.
آموزش و آگاهیبخشی چقدر در حفاظت از محیطزیست نقش دارد و در کردستان چقدر به آن توجه شده است؟
آموزش کلید حفاظت از محیطزیست است. کتاب “انسان و محیطزیست” که در دوره دوم متوسطه تدریس میشود، گامی مثبت است اما این آموزش باید از دوره ابتدایی آغاز شود. انجمن سبز چیا از سال ۱۳۸۱ فعالیتهای آموزشی در روستاها را شروع کرده و در قالب کمپین «زاگرسانه»، بذرکاری را ترویج داده که اکنون به مدارس و مناطق دیگر کشور هم کشیده شده است.
همچنین در کمپین « ده تکانه» بهجای چهارشنبهسوری سنتی، جشن پاکسازی روستاها از زباله را با مردم برگزار میکنیم. دیگر در این شب لاستیکی آتش نمی گیرد و مواد منفجره ای استفاده نمی شود در جایگزین این موارد در بسیاری از روستاها مردم روستا اقدام به پاکسازی و تمیز کردن داخل روستا می پردازند و به استقبال نوروز می روند.
در بسیاری از کشورها، سازمانهای مردمنهاد (سمنها) نقش مهمی در حفاظت از منابع طبیعی دارند. وضعیت سمنهای زیستمحیطی در کردستان چگونه است؟
اعضای سازمانهای مردمنهاد (سمنها) بهطور کلی افرادی هستند که وقتهای آزاد خود را برای حفظ و بهبود محیط زیست اختصاص میدهند. این تعریف در سطح جهانی پذیرفته شده است، اما در کردستان وضعیت بهگونهای متفاوت است. در این منطقه، مشکلات زیستمحیطی به حدی پیچیده و گستردهاند که اعضای سمنها بیش از دیگران مجبورند وقت و انرژی بیشتری را به این حوزه اختصاص دهند. بهعبارتدیگر، این افراد نهتنها وقتهای فراغت خود، بلکه در بسیاری از موارد تمام زندگی خود را وقف مسائل محیط زیستی کردهاند. مشکلاتی چون آلودگی منابع آبی، تخریب جنگلها، شکار بیرویه و خشکسالیها باعث شدهاند که این فعالان نه تنها با چالشهای روزمره محیطزیست دست و پنجه نرم کنند، بلکه در بسیاری از مواقع بهصورت داوطلبانه و بدون دریافت هیچگونه پاداش مادی، وقت و انرژی خود را به این امر اختصاص دهند.
این افراد به دلیل تعلق خاطر عمیق به محیط زیست و اعتقاد راسخ به حفظ منابع طبیعی، گاهی اوقات تا مرز فداکاری پیش میروند. در واقع، بسیاری از اعضای سازمانهای مردمنهاد مانند شریف باجور، امید کهنهپوشی و … در کردستان جان خود را در این مسیر از دست دادهاند. آنها در مواجهه با تهدیدات زیستمحیطی، خطرات بسیاری را به جان خریدهاند و در برخی از مواقع، در نبرد با تخریبگران منابع طبیعی جان خود را از دست دادهاند. این افراد که در شرایط دشوار و با کمترین امکانات، فعالیت میکنند، نهتنها نقش حیاتی در حفاظت از محیطزیست ایفا میکنند بلکه با اقدامات خود نشان میدهند که برای نجات طبیعت، حتی جان خود را هم در طبق اخلاص میگذارند.
در سالهای اخیر، استفاده از رسانههای اجتماعی برای اطلاعرسانی درباره محیطزیست و جلب مشارکت مردمی افزایش یافته است. شما این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا رسانههای محلی کردستان به اندازه کافی به بحرانهای زیستمحیطی پرداختهاند، یا هنوز این موضوع در حاشیه قرار دارد؟
رسانههای اجتماعی در سالهای اخیر نقشی حیاتی در اطلاعرسانی و جلب مشارکت مردمی در حوزه محیطزیست ایفا کردهاند. با این حال، در این فضا گاهی شاهد سوءاستفادههایی هستیم، بهویژه از افرادی که هیچگونه فعالیت عملی در زمینه حفاظت از محیطزیست ندارند، اما با استفاده از شبکههای اجتماعی خود را بهعنوان فعالان برجسته معرفی میکنند. این مسأله میتواند باعث گمراهی عمومی شود. محیطزیست علمی است که نگهداری و حفاظت از آن نیازمند دانش، تجربه و رویکردهای تخصصی است که صرفاً با تبلیغات و شعارهای سطحی نمیتوان به آن دست یافت.
رسانههای محلی کردستان هم با توجه به محدودیتها و امکانات موجود، گامهایی در جهت پوشش بحرانهای زیستمحیطی برداشتهاند. اما هنوز این موضوع در اولویت اول قرار نگرفته و با توجه به اهمیت روزافزون بحرانهای زیستمحیطی در منطقه، نیاز به توجه بیشتر، آگاهیبخشی و بهرهگیری از ظرفیتهای تخصصی در این زمینه کاملاً احساس میشود.
و در نهایت، اگر امروز فرصتی داشتید که با بالاترین مقام اجرایی استان در مورد وضعیت منابع طبیعی کردستان صحبت کنید، مهمترین مطالبه شما چه بود؟ چه اقدام فوری را ضروریترین اولویت میدانید؟
در تمامی دورههای مدیریتی، ما دغدغههای خود را با مقامات استان در میان گذاشتهایم و بارها مختصات دقیق مناطقی که مورد تخریب یا تصرف منابع طبیعی قرار گرفتهاند را ارائه دادهایم. اما متأسفانه همیشه با وعدههایی مواجه شدهایم که هیچگاه عملی نشدهاند. اگر حتی یکهزارم از حرفهایی که در جلسات مطرح میشود، به مرحله اجرا درمیآمد، امروز بسیاری از مشکلات زیستمحیطی که گریبانگیر کردستان شدهاند، وجود نداشتند.
عدم اجرای تصمیمات و اقدامهای عملی در زمینه حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست استان، باعث شده است که آسیبهای جبرانناپذیری به این منابع وارد شود. ما بارها خواستهایم که توجه ویژهای به این مسائل شود و اقدامات پیشگیرانه و عملی برای جلوگیری از تخریبها صورت گیرد. متأسفانه، به نظر میرسد که هنوز در عمل آنچنان که باید، اولویتهای محیطزیستی در استان پیگیری نمیشود. امیدواریم که مسئولان در آینده نهتنها به دغدغههای ما گوش دهند، بلکه با ارادهای جدی به حل این مشکلات بپردازند.
مصاحبه از هیوا محمدپور
شما هم نظر خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات بنویسد بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد
اخبار مرتبط
- رکوردشکنی گردشگری در کردستان؛ نوروز ۱۴۰۴ میزبان یک میلیون بازدیدکننده از جاذبههای طبیعی و تاریخی
- مبین عظیمی ورزشکار کردستانی برنز آسیا را بر گردن آویخت
- مدیرکل بنیاد شهید کردستان: بازسازی گلزارها و ساماندهی خدمات به ایثارگران در دستور کار
- برنامهریزی راهداری کردستان برای ایمنی و آسایش مسافران نوروزی
- طرح جامع جدید بانه؛ گامی به سوی توسعه پایدار و رونق اقتصادی