مسأله زنان وخانواده، از محورهای اصلی منازعات فکری میان روشنفکران با متفکران اسلامی بوده است

طی دهه های اخیر، تحولات گسترده و پردامنه ای در نگرش ها و رفتارهای ایرانیان رخ داده است؛ تحولاتی که اثر بخشی خود را مرهون دو عامل عمده اند؛ تغییر در ساختارها و دگرگونی در نظام معنایی حاکم بر بینش و کنش افراد در جامعه ایران. شاید تحولات مذکور، بیش از همه در حوزه های مربوط به جنسیت وخانواده، اثرگذار بوده اند. از سوی دیگر مسأله زنان وخانواده، از محورهای اصلی منازعات فکری میان روشنفکران با متفکران اسلامی بوده است؛ چنان که تحولات در حوزه ی جنسیت وخانواده، راهبردی است که در رأس برنامه های نظام سلطه پیگیری می شود. دلیل این امرتوجه آنان به ظرفیت های خانواده به عنوان مهم ترین عامل متفاوت فرهنگی ونیز ظرفیت های زنان به عنوان تأثیر گذارترین افراد در نهاد خانواده است.
در رابطه با تحولات صورت گرفته در حوزه ی زنان و خانواده، شاهد پیوستاری از تغییرات هستیم؛ پیوستاری که از تغییردر نگرش به شخصیت زن آغاز شده است وبه تحول در جایگاه زن در خانواده می انجامد. در این میان، تغییرات ساختاری و ذائقه سازی های برآمده از بازنمایی های رسانه ای و تأثیرات فکری، زن و خانواده رابه هم به مثابه موضوع تحول وهم به مثابه کنشگر تحت تأثیر قرار داده است. تقسیم جنسیتی نقش ها در خانواده وبه نفع خانواده، به عنوان یکی از چالشی ترین حوزه ها در این رابطه، درگیری های زیادی را میان منتقدان اندیشه دینی و متفکران اسلامی به وجود آورده است. یکی از اساسی ترین در گیری ها در این جا، مسأله ی قرار گرفتن زن در وضعیت همسری و مادری و تصدی نقش های مربوطه است.
به منظور اصلاح شرایط مطلوب زندگی اجتماعی به نفع خانواده و نیز بهره مندی افراد و جامعه ی اسلامی از ظرفیت ها و منافع خانواده، لازم است علاوه برآسیب شناسی وضع موجود، براساس روش اجتهادی، وضع مطلوب استخراج شود. آن گاه متناسب با مسلئل تولید شده، راهبرد و راهکار ارائه گردد.
بارانی نیوز / دیواندره / سیف الله کرمی

شما هم نظر خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات بنویسد بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد