شب یلدای من آغاز شد…
نه سرخی انار نه لبخند پسته نه شیرینی هندوانه…
بی تو یلدا زجر آور ترین شب دنیاست
بی من یلدایت مبارک

آری امشب شب یلدا است
شب فال…..
شب عشق…..
شب هندوانه…..
وشب آزادی وشب رهایی
چیزی به یادم نمی آید ، جز اینکه ، امشب شب تنهایی من است
یلدایت مبارک

” یلدا ”
چه ذوقی دارم
که حتی یک دقیقه بیشتر
در خواب منی !
یلدایت مبارک

نمی دونم امشب کجایی ؟
سرخی هندونه هاتو با کی تقسیم میکنی ؟
فال حافظ رو به نیت کی میگیری ؟
ولی میدونم که تو یلدای دل من کنار منی . . .

کاش می شد
برای ِ یک شب هم که شده
هندوانه باشم
همان قسمتش که سهم ِ توست !
یلدا مبارک

صدای تیک تاک ساعت می آید
زمان می گذرد
و یلدا دستهای پاییز را در دستان زمستان می گذارد
کاش یلدا فکری به حال دستهای ما می کرد . . .

تنهایی یعنی :
شب یلدا تمام شب رادیو گوش بدی و فقط ایرانسل بهت پیام تبریک بده . . .

شب یلداست
دلم در خواب پروانه شدن بود
ولی افسوس
دلم در اوج رفتن روبه شمعی سوخت و من نالان
کنار سفره ای از عشق خالی
شبی مایوس و سرگردان دارم امشب . . .

سال پشت سال گذشته است
و هنوز ، کسی نمی داند
بی تو
هر شب
شب یلدای من است . . .